loader-img-2
loader-img-2

اطاعت از مقام بالاتر


حرفه ام در نیروی هوایی سلمانی است و در آرایشگاه ستاد نیرو با چند تن دیگر از همکارانم مشغول کار هستیم. هر روز تعدادی از پرسنل در سطوح مختلف برای اصلاح سر و صورت نزد ما می آیند. ولی برخی از فرماندهان ردۀ بالای نیرو را به علت مشغلۀ زیادشان در محل کار اصلاح می کنیم. زمانی که تیمسار یاسینی مسئولیت ریاست ستاد و معاون هماهنگ کنندۀ نیروی هوایی را عهده دار بود هر از چند گاهی در دفتر کارش خدمت ایشان می رسیدم و به اصلاح سر و صورت وی می پرداختم. روزی تلفنی مرا خواست تا برای اصلاح به اتاق کارش بروم. بلافاصله به راه افتادم و خیلی زود خود را به دفتر ایشان رساندم. مشغول اصلاح سرشان بودم که یکدفعه صدایی در آیفون ( آوابر ) در فضای اتاق پیچید .

- تیمسار! تشریف دارید ؟

-بله قربان بفرمایید .

- چند لحظه تشریف بیاورید !

تیمسار ستاری فرمانده نیروی هوایی بود که ایشان را برای کاری به دفترش فراخواند ، نیمی از سر شهید یاسینی را اصلاح کرده بودم و بخشی از آن باقی مانده بود. پس از قطع مکالمه بلافاصله از جایش برخاست و با همان وضع به طرف دفتر فرمانده نیرو به راه افتاد. من که از این عکس العمل سریع او متعجب شده بودم عرض کردم: تیمسار ببخشید! اگر چند دقیقه صبر کنید اصلاح تمام شود بعد بروید این طوری ناجور است! لبخندی با معنی بر لبانش نقش بست و در جوابم گفت: دیر رفتن به حضور فرمانده بدتر از بدجور رفتن است. من که از این عمل او معنی جدیدی از اطاعت و انقیاد فهمیدم تا رفت و برگشت ایشان که حدود یک ربع ساعت طول کشید مبهوت مانده بودم و در دل این روحیۀ نظامی گری که وجود او را لبریز کرده بود تحسین کرده و با خود گفتم: « این است سرباز واقعی»