loader-img-2
loader-img-2
بسم ا… الرحمن الرحیم

و قاتلو فی سبیل الله الذین یقاتلونکم ولا
تعتدوا ان الله لا یحب المعتدین

در راه خداوند با آنان که با شما می جنگند به
جهاد برخیزید ولی ستمکار نباشید که خداوند ستمکاران را دوست ندارد.

«  بقره  - 190 »

وصیت
نامة بندة حقیر درگاه خداوند محمود مستعان

خداوند در آیه ای
که در اول نوشته ام فرموده است که به جهاد در خیزید با کسانیکه بر علیه شما به جنگ
برخاسته اند. و ستمکار نباشید. خداوند در قرآن می گوید که اگر این آیات را بر کوه
نازل می کردیم می دیدی که از ترس خدا ذلیل و متلاشی می شد. مگر ما قلبهایمان از
کوه سخت تر است که در ما اثری ندارد (چرا برنمی خیزید و در یاری رزمندگان اسلام در
جبهه ها نمی روید ، چرا این دنیای فانی را رها نمی کنید این دنیا فانی و زودگذر
است. این دنیا جای قرار نیست آخرت است که محل قرار است. رها کنید این دنیای متعفن
را.) دنیا در نظر حضرت علی بسیار پست بوده است . اگر ما شیعة حضرت علی هستیم و
واقعاً عشق علی را ادعا می کنیم باید نظرمان همین باشد و این نباشد که فقط به زبان
بگوئیم که ایمان آورده ایم و از دنیا بیزاریم اگر واقعاً بیزارید به جبهه ها
بیایید تا بریدگان از دنیا را ببینید بریدگان از دنیا در جبهه اند. چقدر باید این
امام ما فریاد بزنند که به یاری رزمندگان بشتابید. (گوش دهید به سخنان رهبر.
سخنانی که هر جملة آن کشتی است که شما را بر ساحل نجات می رساند) (قـرآن را فـرا
بگیرید و به آن عمل کنید. فقط شعار ندهید. خداوند می گوید ای کسانیکه ایمان آورده
اید چرا چیزی را می گوئید که در مقام عمل خلاف آن عمل می کنید. « یا ایها الذین آمنو لم تقران ما لا یتعلون کم مقتاً عندا… ادامه دهندة راه
شهدا باشید.) فقط موقعی که چشم آنها را در مسجد دور می بیند شعار می دهید که راهت
را ادامه می دهیم اگر راست می گویید آخر راهشان را ادامه دهید و بعد از جهادشان
سنگ آنها را به سینه بزنید قبل از اینکه کسانی از میان شما روند قدرشان را بدانید
تا وقتی از میانتان رفتند پشیمانی نکنند . زیرا ندامت اثری ندارد. لااقل ادامه رو
راهشان باشید و سلاحشان را بردارید. (شما که در شهر مشغول کارهائی هستید که نمی
توانید به جبهه بروید لااقل جلو این مفسدان و از خدا بی خبران را بگیرید. و
نگذارید که در جامعة اسلامی نفوذ یابند و با کارهای خود دیگران را فاسد کنند.) مگر
نمی بینید که اینها همه خط است و می خواهند ما را به عقب برگردانند. (ضد انقلاب
امروز از هر شیوه ای استفاده می کند که ما را از راه مستقیم منحرف کند. ولی وظیفة
شماست که جلو اینها را بگیرید) در آخر (از تمامی دوستان و آشنایان و غیره طلب
حلالیت می کنم و می خواهم که مرا ببخشند اگر بدی از من دیده ایـد یا غیبت یـا سوء
ظنی بوده مرا عفو کنید چرا که به این عفو نیازمندم) چون حق الناس است. (از شما
برادران مسجد می خواهم که حتی المقدور به جبهه ها بروند و اگر عذری دارند لااقل
هشیارانه کار کنند و مواظب جوها و خطوط ضد اسلامی باشند. ) دیگر با شما صحبتی
ندارم. والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته.

 

خدایا
رزمندگان اسلام را پیروز امام مان را طول عمر و در فرج امام زمان تعجیل بفرما.


                                               
« بنده حقیر محمود مستعان »

 

خدمت پدر و مادر
عزیزم.

پدر و مادر عزیزم
شما به من خیلی خدمت نمودید و تا آنجا که در توانتان بود برایم زحمت کشیدید تا مرا
سربازی از سربازان اسلام قرار دادید. از شما کمال تشکر را می کنم. (من امانتی بودم
برای شما از طرف خدا و از آنجائی که هر امانتی باید به صاحب آن برگردانده شود. من
هم می بایست که می رفتم چرا که کل نفس ذائقهٌ الموت). البته شما ایـن چیـزها را به
من یاد داده اید یا مسبب آن بوده اید بنابراین، این چیزها را لازم نیست که بگویم
ولی مِن باب تذکر گفتم (پدر و مادر عزیزم من از این که پدر و مادری به این خوبی
داشتم که توانستند مرا به این راه بفرستند خیلی خوشحال هستم و خوشحالی من زمانی دو
چندان می شود که بعد از من همان روحیه را داشته باشید و رضایت کامل را کمافی
السابق داشته باشید و به این یاوه گویان گوش ندهید) (پدر و مادرم در جهت تربیت
محمد و مریم مانند من و احمد همت بورزید و آنان را جوانان صالح و با سودی برای
جامعة کاملاً اسلامی آینـده بسـازید.) در آخر بگویم که من یک ماه نماز و یک ماه
روزة قضا دارم می خواهم برایم بجا آورید.

                                                                               


                                                                               
دوستدار شما محمود مستعان

 

 

 

 
اولین کسی باشید که دیدگاهی برای" محمود مستعان " می نویسد