loader-img-2
loader-img-2

بسم رب الشهداء و الصدیقین

زندگینامه برادر شهید حسین قلی

نور چشم عزیزم فرزند پنجم خانواده بود و در روز دهم آبانماه 1345 بدنیا آمد. در طی دوران تحصیلی علاقه بسیاری به همکاری با ارگانهای انقلابی داشت بهمین دلیل فعالیت خود را در بسیج سپاه و شروع کرد. در طول این مدت در جبهه های طلاعیه کردستان ، ............. جزیره مجنون ناو وام الرصاص حضور داشت. علاقه و کارایی اش بیشتر در زمینه تخصص نظامی وقتی بود بالاخره در تاریخ 3/10/65 در عملیات کربلای چهار در م..............(ام الرصاص) مفقود الاثر شد. حسین از حضرت اسماعیل در هر گرفته بود و نیز از مولای خودش آقا حضرت امام حسین (ع) در این سیر تا به ملکوت معشوق راه یافته و شاهد بزم مشهود گردید. بیصدا پر گشود و محفل ما را بیکباره از رونق انداخت . حسین شمع جمعمان بود. و چه سختمان است و صعب نه از آنروی که مقام قرب یافته بل به جهت فرقت  و هجران.

ز فراق چون ننالم من دلشکسته چون نی

که بسوخت بند بندم ز حرارت جدایی

اکنون نه مرده می پندارش و نه او را بست می سازیم بلی که به تسلیت دل بیاد او چشم براه اوئیم و هجران ابراهیم که اسماعیل را خالصانه تقدیم نمود تنها بر میگردیم .

بگذار تا بگویم چون ابر در بهاران

کز سنگ ناله خیز روز وداع یاران

 

 

بسم الله الرحمن الرحیم

وصیتنامه
برادر شهید حسین قلی

جنگ
جنگ است و عزت و شرفمان در گرو همین جنگ است.

دل
سالم کسی دارد که پروردگارش را ملاقات کند در حالیکه جز خدا احدی در دلش نباشد ((
امام صادق ))

ما
برنده جنگ هستیم و هیچ تردیدی در آن نیست 
(امام خمینی )

به نام
الله که پشتیبان محرومین و در هر کوبنده مستکبرین می باشد.

با
سلام و درود به امام زمان (عج) و نائب بر حقش خمینی بت شکن سلام بر خانواده های
شهدا که با خون عزیزان خود این انقلاب و این جنگ را یاری کردند و سلام بر خانواده
مجروحین ومعلولین که با از دست دادن یکی از اعضای بدنشان پشتیبان این انقلاب و این
جنگ می باشند.

خدایا
مرا یاری کن تا بتوانم این وصیت نامه را بنویسم. خدایا نمی دانم که چگونه این
وصیتنامه را شروع کنم. خدایا چه بگویم اخوه که کار خوبی برای کسی نکرد آخر مگر کار
خوبی انجام دادم  که بتوانم در محضر شما
سرافکنده نباشم خدایا مرا ببخش که نتوانستم در موقع حیاط بنده صالحی باشم. خدایا
مرا یاری کن تا بتوانم این وصیتنامه را بنویسم.

وصتی
برای دوستان و همشهریان عزیزم دارم ، این است :

ای
جوانان مبادا در رختخواب ذلت بمیرید که حسن (ع) در میدان نبرد شهید شد . و مبادا
در غفلت بمیرید که علی (ع) در محراب شهادت شهید شد . خلاصه جوانان تا کی می خواهید
در خواب زمستانی بسر برید. تا کی از این خواب زمستانی بیدار شوید و به دور و بر
خود نگاه کنید و ببینید که چه کاری برای این انقلاب انجام دادید، مقداری به خود
بیائید و ببینید که امروز مسئله اصلی جنگ است و نگذارید که خون شهداء پایمال شود.

پیامی
برای خواهران همشهریم دارم ، این است :

که
انشاءالله حجاب خود را زینب گونه حفظ کنند چون حجاب شما از خون شهداء کوبنده تر
است و شما خواهران این را باید بدانید که منافقین برای از بین بردن اسلام ازهمین
حربه یعنی بد حجابی استفاده می کنند. چون مرد از دامن زن به معراج می رسد. شما
خواهران مقامی بسیار بلندی در پیش درگاه خداوند دارید پس این مقام خود را از بنی
نبرید و تا آنجا که ممکن است حجاب خود را محکم تر از همیشه حفظ کنید و همیشه پیرو
امام امت و این انقلاب باشید.

پیامی
نیز برای برادرهای مسجدی و پایگاهی دارم ، این است :

این
مسجد ها را خالی نگذارید و همیشه در نماز جماعتها شرکت کنید و به نماز جمعه ها
بروید ، چون دشمنان از همین همبستگی ها می ترسند پس هیچ وقت مسجد ها را خالی
نگذارید و همیشه گوش به فرمان امام امت باشید و فرمان رهبرمان را مو به مو انجام
دهید.

خدایا
، مراببخش که نتوانستم فرزند خوبی برای پدر ومادر باشم و نتوانستم کاری برای این
دو تن انجام دهم. خدایا مرا یاری کن.

سلام
بر خانواده عزیزم نمی دانم چطوری و چگونه خوبیهای شما را روی این کاغذ بیاورم و از
زحمتی که برای من از کودکی تاکنون که به این سن رسیدم نمی دانم چگونه این را بگویم
به خدا قسم با اینکه شما در کنارم نیستید و دارم این برگ را پر می کنم خجالت می
کشم خدایا ، مرا ببخش که از روی نادانی به پدر و مادر خود چیزی گفته باشم. پدر و
مادر عزیزم امیدوارم که از مرگ من ناراحت نشده باشی چون ناراحتی شما خوشحالی
منافقین است چون منافقین از خدا می خواهند که خانواده های شهدا ناراحت باشند شما
باید نشان دهید که با از دست دادن فرزندتان که یک امانت از خدا بود و باید روزی آن
را تقدیم خدا میگردید خوشحال هستید و چه بهتر است که در راه خدا او را بدهید. پدر
و مادر عزیزم ، این را بدانید که شما باید الگو باشید تا بقیه پدران و مادران نیز
از صبر و استقامت شما ببینند و از این عمل شما این را یاد بگیرند و به فرزندانشان
اجازه بدهند که به جبهه بروند تا همراه رزمندگانی که درجبهه ها می جنگند، با
دشمنان بجنگند و آنها را یاری دهند پدر و مادر عزیز گرامی خواهید من راحت و آسوده
در منزل جدیدم باشم نباید برای من اشکی بریزید چون من قابل این اشکهای شما نیستم
چون من نتوانستم حق فرزندی را بر پدر و مادرم به جا آورم و اگر هم می خواهید اشکی
بریزید برای مولایم حسین (ع) اشک بریزید چون امام حسین (ع) مظلومانه در صحرای
کربلا با 72 از یاران فداکارش شهید شد. این را نیز بدانید که شما باید صبری مانند
صبر زینب (ع) داشته باشید چون داغ 72 تن شهدای کربلا را تحمل کرد.

پدر و
مادر عزیزم ، امیدوارم مرا حلال کنید و مادر جان شما نیز انشاءالله شیرت را حلالم
می کنی و مرا ببخشید که فرزند خوبی برای شما ها نبودم پدر عزیزم ، خواهش می کنم که
نگذاری مادر بزرگم غصه من و پسرش را بخورد و امیدوارم مرا حلال کنی.

پیامی
دیگر برای برادرهایم:

که شما
باید همیشه پیشتیبان این انقلاب باشید و نگذارید که دشمنان به این انقلاب جنگ
بیاندازند و همیشه به حرفهای رهبر بزرگ گوش دهید و حرفهایش را مو به مو اجاره کنید
همه در مسجد باشید چون سنگر است و نباید این سنگر اسلام خالی باشد دیگر وصیتی
ندارم جز این را مرا حلال کنید هر چه برادر خوبی برای شما نبودم از تمامی شما
حلالیت می طلبم.

پیامی
دیگر برای خواهرهایم:

که
حجابتان را زینب گونه حفظ کنید و همیشه پیروان انقلاب باشید و همیشه در سهایتان را
خوب بخوانید و امیدوارم که مرا می بخشید که نتوانستم در موقع حیاط برای شما ها
برادر خوبی باشم و بتوانم دیه برادری را ادا کنم امیدوارم مرا حلال کنید.

پدر و
مادر عزیزم چیزی ندارم که بخواهم در داخل وصیت نامه بنوییسم جز یک عدد دستگاه است آن
را بفروشید و پول آن را به کسی بدهید که از من پول میخواهد و بقیه پول را به کسی
که بتواند نمازهای قضای من را بخواند دیگر عرضی ندارم جزء که از تمام همسایه ها
حلالیت بطلبید.

خدایا
خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار

والسلام

 

 

 

 
اولین کسی باشید که دیدگاهی برای" حسین قلی " می نویسد