سردار شهید محمدرضا علیخانی سومین شهید مدافع حرم باغملک است که در تاریخ سوم خرداد ماه سال 1344 در روستای طلاور این شهرستان متولد شد. وی چهارمین فرزند خانواده هفت نفرهای است که بعد از 2 خواهر و یک برادر به نام غلامحسین شادی را دوباره میهمان جمع صمیمی و باصفای آنها کرد .
تحصیلات ابتدایی را در همان روستا به اتمام رساند با شروع انقلاب به همراه جوانان منطقه و به رهبری معلم شهیدشان علیرضا یزدانپناه در راهپیمایی ها شرکت می کردند و در سال 1359 راهی جبهه جنگ شد. با توجه به سن کمی که داشت توانست بعنوان نیروی ویژه در عملیات فتح المبین شرکت کند و بعد از آن فرماندهان وقت وی را به عنوان فرمانده دسته معرفی نمودند؛ شهید علیخانی از شروع جنگ تا پایان جنگ، یکی از فرماندهان خط شکن بوده و توانست 90ماه تمام در بیست عملیات بزرگ شرکت نماید، که دو بار مجروح شدند و گوش چپ ایشان را از دست داد و به وسیله دستگاه از درون شنود می کرد و در عملیات کربلای 5 در شلمچه و عملیات بدردچار عارضه شیمیایی شد که تاول های روی پوست بدنش نمی گذاشت لباس زیر بپوشد و با آب گرم استحمام نماید و در سرمای شدید هنگام استحمام باید از آب سرد استفاده می کرد. سردار شهید علیخانی انسانی با اخلاص بالا بودند که همیشه به طور گمنام و ساده زندگی می کردند از منیّت و تملق گویی به شدت متنفر بودند، با همه کس خوش رفتار و خوش اخلاق بود. ولی در دفاع از دین و ولایت با هیچ کس معامله نمی کرد وقتی احساس می کرد که کسی با آگاهی در مسیر خلاف ولایت حرکت می کند،سخت برآشفته می شد و به هیچ کس اجازه نمی داد که به ارزش های انقلاب و حریم ولایت بی حرمتی کند. در سال1364که 20سال بیشتر سن نداشت می گوید: وصیت مهم من اینست که قدر امام خمینی را بدانید و سعی کنید او را بشناسید و او را تنها نگذارید، زیرا او کسی است که ما را از رفتن به سوی منجلاب طاغوت نجات داد.
این فرزند دلیر خوزستان برای دفاع از حرم حضرت زینب کبری(س) و حضرت رقیه خاتون(س) عازم سوریه شد و به نبرد با تکفیریها پرداخت.
شهید علیخانی پس از مدتها نبرد با تکفیریها در سوریه ، روز یکشنبه 29 آذر ماه سال 1394 همزمان با هشتم ربیعالاول سال 1437 هجری قمری و سالروز شهادت امام حسن عسکری(ع) در استان حلب سوریه مجروح و چند روز در بیمارستان بستری شد .این دلیرمرد در روز چهارشنبه دوم دی ماه سال 1394 مقارن با 11 ربیع الاول سال 1437 هجری قمری در شهر خان طومان استان حلب سوریه شربت شهادت نوشید. در روز مجروحیت شهید علیخانی یکی از دوستان صمیمی و همرزمان دیرینهاش یعنی شهید فرامرز رضازاده مظلومانه در حلب سوریه به شهادت رسید. هنگام رفتن به سوریه در دفاع از حرم ناموس حسین(ع)نیز می نویسد که از همه برادران و خواهران حلالیت می طلبم و از هیچ کسی هم نگران نیستم اما به آن دسته از افراد نادان که بسیجیان و پاسداران این فرزندان مخلص امام تهمت می زنند و می گویند که بخاطر پول به جنگ با دشمن می روند اینست که به خود بیایید و به راه خدا برگردید و قدرت روحی و حالات معنوی و موقعیت این بچه ها را در نظر بگیرید که واقعاً بخاطر رضای خدا و دفاع از حریم اسلام به جنگ با کفار می روند و هیچ هدفی ندارند. در پایان دعا می کنم که خدایا شهادت را نصیب من بگردان اما هدف الله باشد و من از هر کسی که به ولایت امام خامنه ای بدبین باشد برای همیشه دلگیر هستم.
شهید علیخانی در سال 1365 با یکی از بستگان خود ازدواج کرد که حاصل این پیوند آسمانی 3 فرزند پسر به نامهای ابوذر، نوذر و ایوب و 2 فرزند دختر است.