loader-img-2
loader-img-2

زندگینامه

زندگی کوتاه مجید سراسر خاطره بود. یادم می آید سال 1338 به دنیا آمد؛ آن روزها ما در قزوین زندگی می کردیم. خانواده ی ما همگی مبارز و انقلابی بودند. دو پسرم به نام های مرتضی و محمد توسط مزدوران پهلوی و در راه حمایت از امام(ره) به شهادت رسیدند. مجید نیز توسط آنان با آرمان های امام(ره) و استبداد حاکم بر جامعه آشنا گردید و مردانه به مبارزه علیه رژیم پهلوی پرداخت.
وقتی مدرک دیپلم را گرفت، در آزمون سراسری دانشگاه ها شرکت کرد و در رشته ی مهندسی الکترونیک دانشگاه تهران پذیرفته شد. مجید همزمان با تحصیل در قزوین به کتاب فروشی پرداخت تا در نشر قرآن و فرهنگ اسلامی قدمی برداشته باشد. وقتی جنگ آغاز شد، تأمل را جایز ندانست و به همراه برادرش راهی میدان نبرد گشت.
فرمانده ی تخریب لشگر امام حسین(ع) بود؛ اما دلش هوای پرواز داشت. اسفندماه سال 1362 دوستانش خبر آوردند که دیگر اثری از او نیست، نمی دانند کجای جزیره ی مجنون خفته است.
آخرین بار که او را دیدند، روز چهارم اسفند بود. گفتند او هم جزو حماسه سازان عملیات خیبر بود. سال ها گذشت تا پیکر رعناقامت 24 ساله ام را آوردند و در گلزار شهدای قزوین به خاک سپردند.
حالا من ماندم و چند مزار در هر کدام یکی از جگرگوشه هایم خفته است....

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای" مجید حاجی شفیعی ها " می نویسد