loader-img-2
loader-img-2

زندگینامه

روز پانزدهم آبان ماه سال 1335 در شهرستان بهبهان(استان خوزستان) منوچهر چشمان کوچکش را به روی خانواده گشود اولین صدای گریه اش با صدای شادی خانواده در هم آمیخت. دوران ابتدایی را در اهواز به پایان رساند سپس در سال 1349 به تهران مهاجرت نمود در سال 1355 مدرک دیپلم ریاضی فیزیک را دریافت کرد آنگاه برای انجام خدمت سربازی در سپاه پاسداران به فعالیت پرداخت. سال 1358 و 1359 از طرف بنیاد شهید به کردستان رفت و همراه گروهی از کارمندان مخابرات عازم شهر سنندج شد. چندی بعد به استخدام آموزش و پرورش تهران در آمد. در زمستان سال 1359 به مریوان بازگشت و کار تدریس دروس دینی و تربیتی، آموزش رزمی به فرهنگیان، برگزاری اردوهای دانش آموزی را آغاز نمود. منوچهر در این دوران مقالات مذهبی و شعرهای زیادی نوشت، در شهریور ماه سال 1360 بار دیگر به تهران رفت اما اینبار لباس سبز سپاه پاسداران را بر تن نمود و با دوشیزه ای پارسا ازدواج کرد. در اردیبهشت ماه سال 1362 با سمت مدیر داخلی لشگر 27 محمدرسول الله(ص) در عملیات والفجر3 و 4 حماسه آفرید. سیزدهم آبان ماه سال 1362 مرحله سوم عملیات والفجر4 بود منوچهر همراه گردان حمزه با سمت مسئول تدارکات لشگر به خط مقدم رفت، اما روح پاکش به علت اصابت ترکش خمپاره در 27 سالگی به آسمان پر کشید. پیکرش برای مدتی در پنجوین ماند. دو سال بعد در سال 1364 او را به خاک سپردند.

وصیت نامه

بسم الله الرحمن الرحیم پس از حمد
خدای بزرگ برای من که حاصل عمر خود را بی مقدار می بینم و خود را با آن کمالاتی که
یک انسان می بایست به آنها دست یابد و در فاصله می بینم سخت است. چیزی را به عنوان
توصیه نوشتن .چرا که برای چنین پروازی باید به آن سکوی کمال که خداوند از آنجا
بندگانش را می طلبد رسید، اما حال که خداوند این توفیق را نصیب آن دسته از
جنگجویانش کرده که گرچه در طول حیات خویش سستی کردند، اگر بجنگند و کشته شوند،
روسفید خواهند بود. به این امید جرأت پیدا نموده ام و در حال حلقه زدن بر دری هستم
که بین ما فاصله افکنده است .از خداوند بزرگ خواستارم که در جنگ در راهش کشته شوم
و این منتهی آرزوی یک سپاهی است که در جنگ به شهادت برسد.زیرا وقتی به عضویت سپاه
درمی آید ،زندگیش رنگی از شهادت می گیرد و حتی این فضا را به میان خانواده و
اطرافیانش می کشاند. لذا می بینم امروز هرکه به عضویت این ارگان مقدس( که چشم
دشمنانش کور باد، انشا الله همیشه مورد تأیید خداوند باشد) درمی آید. خانواده اش در انتظار روز پرواز او
خواهند بود وچه بسیار متعالی است چنین زندگی هائی که در چنین فضاهائی قرار دارد
بنابراین او حتماً توصیه های خویش را در ضمن زندگی اش نموده است و همه از چشم
انداز او به آینده با خبرند اهدافی که عیناً اهداف سپاه و همان اهداف امام
بزرگوارمان است راه پیروی از امام است بدون کم و زیاد بنابراین دراین موقعیت که
همه جناحهای دشمن عینی متلاشی شده اند و بیم آن می رود که از میان خودمان خط هائی
خودنمائی کنند راه مستقیم مشخص است .وصیت کلی ما هم مشخص است (اطاعت محض از امام)
انشا الله حضرت امام خمینی (ره) مرا که فرد مفیدی در این جامعه الهی( که بنا کرده
)نبودم، خواهد بخشید.

سخن شهید

....منافقین دشمنانی هستند که لباس دوست پوشیده اند و آنقدر اظهار
دوستی و ایمان می کنند که امکان دارد انسان را فریب بدهند. اما باید از دوستی با
آنها خودداری کنیم و آنها را از جامعه خود طرد کنیم و حق هیچ گونه اظهار نظر و
تصمیم گیری به آنها ندهیم وفریب قسم هایی که می خورند را نخوریم. همواره به خدا
فکر کنیم و با پیروی از دستورات خداوند که در قرآن مجید آمده است راه سعادت را بر
خود باز کرده و منافقان و مشرکان و کافران و یاران آنها را از صفحه روزگار
براندازیم.منافقان به علت حالت دوگانه ای که دارند و ترسی که از افشا شدن ماهیت
شان می برند زندگی خوشی نخواهند داشت و همواره در اضطراب هستند. در آن دنیا آتش
جهنم برای آنها مهیاست و این وعده ای است که خداوند به آنها داده است.
اولین کسی باشید که دیدگاهی برای" منوچهر رضایی اسفهرود " می نویسد