نصرت
الله در سال 1342 سال آغاز قیام امام امت (ره) به دنیا آمد. او در شهرستان
نوشهر بزرگ شد و به مدرسه رفت. آموختن علم تا ورود به دانشگاه تربیت معلم و
تحصیل در رشته شیمی ادامه داد. اما جنگ تحمیلی او را بر آن داشت تا تحصیل
را رها کرده و به میدان رزم بشتابد.
نادری در روز اول آذرماه سال 1366 طی عملیات نصر9 در سن 24 سالگی شهد شیرین شهادت نوشید.
وصیت نامه شهید
حاج نصرت الله نادری
(شهید
دانشجوی شهرستان چالوس)
« بسم رب الشهداء والصدیقین»
« ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون» ((و
مپندارید آنانیرا که در راه خدا کشته شده اند مردگانند ، بلکه زنده اند و نزد
پروردگار خویش روزی می خورند)) این وصیتنامه ای است از بنده حقیر و روسیاه خداوند،
نصرت الله نادری فرزند سبحان. پس شهادت می دهم که خدایی جز خدای یکتا نیست و
معبودی جز او نمی باشد و اینکه حضرت محمد(ص) رسول او و آخرین پیامبران اوست و علی
بن ابی طالب و یازده فرزند معصومش جانشینان بر حق رسول خدایند و در عصر غیبت کبرای
امام زمان گواهی می دهم که آیت الله العظمی امام خمینی به نیابت ایشان رهبری
شیعیان جهان را بر عهده دارند. قبل از هر چیز از اینکه خداوند لطفی به این بنده
حقیرش نموده تا در جبهه های حق علیه باطل حضور پیدا کنم سپاسگزارم، باشد که
انشاءالله موجب خشنودی ولی عصر و نایب بر حقش امام خمینی و امت شهیدپرور ایران
گردد.
خدایا! تو خود می دانی که فقط برای
رضای تو به جبهه آمدم و آمدنم بدین جهت بود که از قافله عقب نمانم و فردای قیامت
در پیشگاهت روسیاه نباشم. بار خدایا آنقدر توبه شکسته ام که دیگر شرم دارم، اما ای
پنهان کننده عیوب؛ اینبار نیز توبه کردم، توبه ام را بپذیر که سخت پشیمانم.
پروردگارا من که عمل صالحی ندارم و به غیر از جان چیزی که نثار درگاهت کنم ندارم،
از تو عاجزانه می خواهم که آنرا قبول کنی. اما بعد بنده حقیر لیاقت ندارم و در آن
حد نیستم که سخنانی چند در حد سفارش به برادران و خواهران دینی ام بگویم، اما با
این حال رعایت نکاتی چند خالی از لطف نیست: برادران و خواهرانم و ای امت شهیدپرور؛
همانطور که آگاهید مدت اقامت ما در این دار فانی خیلی کوتاه است، پس چه خوب که به
چیزهای فانی دل نبندیم و به فکر سرای آخرت که باقی و جاویدان است باشیم و به یاد
مرگ ... از دوستان و آشنایان و کسانیکه زمانی در این دنیا در بین ما بودند و اکنون
جایشان در این دنیا خالیست عبرت بگیریم و خود را برای مرگی که دیر یا زود به
سراغمان خواهد آمد آماده کنیم. ای برادرانم مگر نه اینکه بدنهای ما برای مرگ
آفریده شده است پس چه بهتر که برای خدا باشد که پس از آن الطاف و انعام خداوندی
است و مگر نه اینکه هنگامی که مرگ فرا می رسد چه در خانه باشیم یا در جنگ و یا در
هر جای دیگر بالاخره ما را در بر می گیرد؟ پس چه بهتر که به جای مردن در رختخواب
همچون بسیاری از شهیدان گرانقدرمان با چهره خونین به ملاقات خدا رویم تا نزد سرور شهیدان
امام حسین(ع) روسفید باشیم و با این از خودگذشتگی نگذاریم این زحماتی که اهل بیت
عصمت و طهارت و شهدای عزیز از صدر اسلام تاکنون برایش متحمل شده اند پایمال گردد.
ای پدران و ای مادران؛ اکنون که حسین زمانمان حضرت امام خمینی ندای هل من ناصر
ینصرنی را سر داده بر شماست که فرزندانتان را برای حضور در جبهه ها تشویق کنید تا
سلاح از دست فتاده شهیدانمان را در دست گیرند و بر دشمنان زبون بتازند که به قول
امام امت:« اینها فرزندان شما نیستند بلکه امانتی هستند که ا زجانب خدا به شما
محول شده پس چه خوب که خدا مشتری عزیزانتان باشد». ای کسانی که در امرار معاش خود
دنیا را رها نمی کنید و به جبهه ها روی نمی آورید و از این امر بزرگ بی تفاوت می گذرید،
آیا می دانید که هستی و زندگی شما بستگی به خون شهدای مقدسی دارد که عاشقانه برای
یاری دین خدا و امت اسلامی به سوی جبهه ها شتافته و دست از جان خود شسته اند؟ اگر
امروز به طریقی خود را کنار کشیده مسلم بدانید در آخرت و سر پل صراط جلویمان را می گیرند
و دیگر آنجاست که نمی شود گریزی زد و فرار از حکومت خدا غیر ممکن است. سفارش به
خواهرانم این است که در امر حفظ حجاب کوشا باشند، زیرا دشمن بد حجابی را دست آویز
خود قرارداده، پس بر شماست که این نیرنگ ومکر دشمن دون همت را خنثی کنید. برادرانم
حمایت از امام امت و امید امام و امت آیت الله العظمی منتظری را فراموش نکنید و
راه امام را که جدای از اسلام واقعی نیست ادامه داده و از آن حفاظت کنید. دعا را
فراموش نکنید و در دعایتان، دعا برای سلامتی و طول عمر رهبر و پیروزی هر چه سریعتر
رزمندگان را فراموش نکنید. چند کلامی با مادر عزیز و گرامیم: ای مادر تو برای من
هم مادر خوبی بودی و هم پدر خوب و با اینکه رنجها و مشقتها برای فرزندانت متحمل
گشتی در عین حال بخاطر خداوند راضی گشته ای تا فرزندت رهسپار جبهه حق علیه باطل
گردد تا اگر خداوند خواست در این دانشگاه عظیم نتیجه قبولی بگیرد. پس سزاوار است
که بر این امر صبر و شکیبایی پیشه کنی و خرسند باشی که این امانت را به بهترین
وجهی به صاحبش تحویل داده ای. اما مادرم اگر به مرگ طبیعی از دنیا رفتم و شهادت
نصیبم نشد بدان که مرگ حق است و از آن گریزی نیست و همچنین بدان که صبر بر مصیبت
اجری بزرگ در نزد خدا دارد، پس چرا این اجر و پاداش را با بی صبری و خدای نخواسته
بر اعتراض به مشیت الهی تباه گردانی. از سفارشاتم به برادران و خواهرانم این است
که قدر مادر را بدانند و مبادا او را آزرده خاطر گردانند و اینکه طلب مغفرت و
آمرزش برای پدر مرحوممان و دیگر گذشتگان را فراموش نکنید. در آخر از مادر و
برادران و خواهران گرامیم از اینکه گاهی اوقات موجب ناراحتی و نارضایتیشان را
فراهم آورده ام عذر خواسته و امیدوارم که این حقیر را ببخشید. از خدا برایم طلب
آمرزش کنید. از آن مقدار اموالی که در نزد بنده بود همه را به مادرم می بخشم و از
ایشان خواهانم با آن مقدار پولی که دارم قضای 18 روز روزة واجب و احتیاطاً یکسال
نماز که از این حقیر گناهکار فوت شده بجای آورند. درآخر از برادر بزرگوارم می خواهم
همانگونه که این حقیر را از بدیها و کارهای ناروا باز می داشت، مواظب دو برادر
کوچک نیز باشد تا مبادا در گرداب این دنیای مخوف غوطه ور گردند. از اینکه سخن را
به درازا کشانیده ام عذر خواسته و از خداوند کریم بخاطر اعمال ناپسندی که از من
سرزده طلب مغفرت می نمایم.
والسلام
نصرت الله نادری 15/1/66
شلمچه
