loader-img-2
loader-img-2
    استان آذربایجان شرقی > شهرستان مرند

زندگینامه
روحانی شهید: اسماعیل کربلایی اسماعیل زاده شهادت: 25 / 10 / 65 ـ شلمچه در سحرگاهی آکنده از راز و نیاز در سال 1342 سجده های شکر و گریه های شوق پدری مؤمن و خدادوست در شهرستان با صفای مرند، خبر از رسیدن شکوفه ای تازه به خاندان کربلایی اسماعیل زاده می داد. طنین اذان و اقامه بر گوشش سر داد و اسماعیلش نام نهاد و پیشکش قربانکدة ارباب زندگی اش حسین بن علی(علیه السلام) نمود. او کودکی را در طبیعت سرشار از زیبایی و لطف خداوند و در دامان مادری پاک و عفیفه سپری کرد. تحصیلات دبستان را در مرند تجربه کرد و سپس در سال 52 به همراه خانواده راهی تهران شد و در یکی از محله های تهران زندگانی را از سر گرفت . تحصیلات راهنمایی را در مدرسة آزادی جنوب تهران به پایان رساند و وارد هنرستان ایران تکنیک گشت. تحصیلات دبیرستان اسماعیل همزمان با طغیان سیل خروشان مردمی خسته و ناراضی از ظلم و ستم شاه و ایادی او و حضور بیگانگان پست در ایران بود و او نیز به عنوان نوجوانی دبیرستانی سهم خویش را به خوبی ایفا کرد و به سیل جمعیت مبارز پیوست. پس از پیروزی انقلاب همواره یکی از ارکان انجمن اسلامی دبیرستان بود و در همان دوران، توفیق حضور در جبهه های حق علیه باطل را یافت. حضور در سنگرهای عشق و ایثار و همنشینی با مردان علم و عمل، روحانیون مخلص سنگرنشین، او را مجذوب مرام پاک و مقدس ایشان کرد و در سال 60 پس از اخذ مدرک دیپلم در رشتة برق ، راهی حوزة علمیه قائم(چیذر) شد و نزد نکوسیرتان آن مدرسه، فراگیری علم و اخلاق را آغاز کرد. چندی بعد رفیق توفیق گشت و به پای بوسی خاک گهربار نیلوفر کویر ، فاطمة معصومه(سلام الله علیها) در آن دیار رحل اقامت گزید و مشق علم و عرفان را در مدرسة امام صادق(علیه السلام) ادامه داد. در تعلیم و تعلّم فقط رضای خدا را در نظر داشت و از این روی ذره ای در آن غفلت نمی کرد. او در طول تحصیل حوزوی نیز همواره در جبهه های مختلف حضور می یافت و عمامه بر سر و اسلحه بر دست، روحیة غیورمردان رزمنده را دوچندان می نمود. در عملیات های بسیاری شرکت و برگ های زرینی از دفتر زندگانی را به خاک خوشبوی آن دیار خطر، معطر کرد. عملیات بیت المقدس، محرم، والفجر چهار، والفجر نه، کربلای دو و کربلای پنج با رزم خونبار اسماعیل و هزاران یار صدیق دیگر خمینی شکل گرفت و مشت های محکمی در دهان متجاوزان پست کوبید. بارها زخم شیرین دوست را به جان خرید و از نواحی مختلف بدن مجروح شد، ولی آتش اشتیاق او برای جاری شدن پیمانة انتظار وصل بیشتر می شد. آرپی چی زن خط مقدم غرب و جنوب کشور، زادة آذربایجان غیور بود و لحظه ای گام به عقب ننهاد. چه در وادی کار و زار و چه در شهر، هیچ گاه نمازجمعه اش ترک نشد و امر به معروف و نهی از منکر را با عمل و زبان خویش اجرا می کرد. شجاع مرد آذری، «شهید اسماعیل زاده» سرانجام در طی عملیات ظفرمند کربلای پنج ، «یا زهرا» گویان ، میله های قفس خاکی تن را شکست و به فوز عظیم شهادت نایل آمد. پیکر پاکش اینک در بهشت زهرا، مأوی و ملجاء دلسوختگان راه سرخ اوست. «روحش شاد و راهش جاودانه باد»     

            

 
«طلبة شهید: اسماعیل کربلایی اسماعیل زاده» «و قاتلوهم حتی لا تکون فتنه و یکون الدین کله لله» (بقره/193) با عرض سلام به خدمت حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه) ارواح العالمین لتراب مقدمه الفدا و با درود و سلام به خدمت رهبر انقلاب و شهدای انقلاب اسلامی ایران. از این که نتوانستم هنگام رفتن به جبهه به خانه آمده و خداحافظی کنم معذرت خواهی می کنم و از آن جایی که احساس وظیفة شرعی می نمودم در جبهه های حق علیه باطل حاضر شوم به جبهه آمدم امیدوارم که مورد قبول درگاه احدیت واقع شود. از حاجی و آبا حلالیت می طلبم و از این که مدت 3 سال زحمت تربیت این جانب را کشیده اند سپاسگذاری می نمایم و از هر دوی شما التماس دعا دارم چون وقت به این صورت نیست و در حال حرکت هستیم. چند مسئله لازم را در وصیت نامه تذکر می دهم. 1- از همه برادران و خواهران و دامادها و بقیه اقوام حلالیت می طلبم؛ و اگر خدای نکرده غیبتی از آنها کرده ام یا علیه آنها شنیده ام از آنها می خواهم که مرا عفو کنند. 2- در جیب اورکت من صد تومان پول است که پنجاه تومان آن خمس و پنجاه تومان آن را به فقرا بدهید. 3- مقداری پول بیش از هزار تومان در حجره، در کشوی میز وجود دارد که رد مظالم است و مقداری در یک پاکت دیگر وجود دارد که خمس است، آنها را رد نمایید . 4- از آقای کمال که مغازه و نمایشگاه در خیابان مالک اشتر دارد، حلالیت بطلبید، راجع به این که غیبتی تقریباً از ایشان نموده ام. 5- یک بار که در مرند بودیم مقداری از انگورهای یک باغ را خورده ام که چوپان گوسنفدهایمان آورده بود، حاجی صاحب آن را می شناسد، پول او را رد نمایید و در صورت نبود به ورثه بدهید، در پایان از کلیه دوستان و آشنایان و همسایگان حلالیت می طلبم و از خداوند می خواهم که عمر امام عزیز ما را تا ظهور حضرت امام عصر مستدام بدارد. خدایا! از تو می خواهیم که طبع ما را آن قدر بلند نمایی که در برابر هیچ چیز جز خدا تسلیم نشویم. دنیا ما را نفریبد و خود خواهی ها ما را کور نکند. سیاهی گناه، قلب های ما را تیره و تار نکند. خدایا! به ما آن قدری ظرفیت بده که در برابر پیروزی ها سر مست و مغرور نشویم، کوچکی و بیچارگی خود را فراموش نکنیم و در برابر شکست ها و مصیبت ها خود را نبازیم. در تاریک ترین لحظات کشنده حیات، امید خود را به خداوند از دست ندهیم. خدایا! بعد از 1500 سال اسلام راستین را پیروز کردی و رسالتی بزرگ و سنگین بر دوش ضعیف ما گذاشتی، محرومین و مستضعفین دنیا را امیدوار کردی، بزرگترین طاغوت ها را به زیر کشیدی، اکنون بر ما رحمت کن که با تکیه بر ایمان و فداکاری از این انقلاب مقدس پاسداری نماییم. خدایا! به ما فرصت ده تا در این معرکة مرگ و زندگی در اعداد شهدای کربلا درآییم و در نبرد حق و باطل علی وار بجنگیم و در پاسداری انقلاب اسلامی تا آخرین قطره خون خود، فداکاری کنیم. استان: آذربایجان شرقی شهرستان: مرند تولد:1/4/1342 شهادت: 24/10/1365- شلمچه
اولین کسی باشید که دیدگاهی برای" اسماعیل کربلایی اسماعیل زاده " می نویسد