loader-img-2
loader-img-2

روحانی شهید: علی اکبر رفیعی شهدای گرانقدر! علمداران سرمست بادة ولایت! وقتی که شما رفتید، یاس های زرد و گل های سرخ در باغچه خانه هامان روییدند... شما کفن به دوشان حماسه ساز، با هق هق گریه های شبانگاهتان، با زمزمه های نیایش جاری بر لب هایتان، خیال محبوب را در بر می کشیدید و در گرماگرم کارزار، بوسه های داغ سرب را بر پیشانی درخشان و قلب مهربانتان می نشاندید. آری؛ دلباختگان صحرای عشق، جز وصال دوست به چیز دیگری نمی اندیشیدند و مستانه، وصال او را می طلبیدند. یکی از افلاکیانی که از فرش به عرش پرواز نمود، شهید بزرگوار، علی اکبر رفیعی بود؛ وی در سال 1344 در خانواده ای مذهبی دیده به جهان گشود. دوران ابتدایی و راهنمایی را با موفقیت به پایان رساند. دوره دبیرستان او مصادف با قیام های خیابانی و تظاهرات گسترده مردم بر ضد ر‍ژیم ستم شاهی بود و ایشان با شرکت در این مبارزات مردمی، فعالیت خود را آغاز کرد. او با عشقی که در راه خدمت به اسلام داشت، تلاشی مستمر در راه فراگیری علوم دینی و کلام ناب ائمه اطهار علیهم السلام داشت؛از این رو برای ادامه تحصیل، حوزه را برگزید و در همان زمان به فعالیت های مذهبی و تبلیغی خود ادامه داده؛ در راه نشر افکار درخشان خود - که برگرفته از حوزه پر بار شیعه بودفعالیت خود را آغاز نمود و با شروع جنگ تحمیلی، غوغای نبرد را با حضوری زیبا به جان خرید. فرشتگان آسمان او را بهتر می شناسند؛ آفتاب هر صبح پیشانی بلندش را بوسه می زد... وقتی سلاح بر دوش جهاد می کرد بندگی را به نمایش می گذاشت، هنگامی که روی نیاز به درگاه بی نیازی می آورد، طنین پیکار و مبارزه از قوتش به آسمان بر می خاست. اگر چه از خاک بود؛ اما ریشه درآسمان ها داشت و دست هایش و نیاز آنها به سوی حق، کهکشانی بود که راه خدا را نشان می داد و در عشقی جاودانه، مستانه می سوخت. درخشش در چهره اش هویدا بود و با تمام وجود، تابندگی را تکثیر و ایمان را تفسیر می کرد. سرانجام، درتاریخ 23/12/1366 هنگامی که عملیات لو رفت، او را در حالی یافتند که عمامه اش را به گردنش بسته و از صخره آویزانش کرده بودند؛ چشمانش از حدقه بیرون زده بود و تمام بدنش آماج سرب های داغ شده بود. او در قربانگاه رزم تمام قد برای شهادت ایستاد و پیام سرخش، بر دل ما نشست که: لباس روزمرگی را از تن بر کنیم و جاودانگی شهادت را با چشم دل به تماشا بایستیم یادش گرامی و خاطره اش سبز. «روحش شاد و راهش پررهرو باد

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای" علی اکبر رفیعی طاقانکی " می نویسد