عبدالله رنجبریان در اولین ساعات حلول بهاری دیگر و تصویر گل ها و
ریاحین جدید بر صحیفه ی طبیعت در روستای کانی چای چون غنچه ای سرشار از عشق به
محبوب شکفتن گرفت و فضای خانه را با زیور رایحه ی دل انگیز خویش مزین ساخت.
رنجبریان پس از سپری نمودن سال های کودکی راهی مدرسه گردید و در آن مکان پر معنا
به تحصیل علم و دانش پرداخت وی مقطع ابتدایی را به پایان رسانید و بعد به دلیل
تأمین امرار معاش زندگی در کنار پدر به کارگری و کشاورزی اشتغال یافت. عبدالله
همگام با پدری زحمتکش اما رئوف و مهربان در تأمین معیشت خانواده کوشید و از تلاش
در این زمینه فروگذار نکرد تا مبادا نشانه های فقر و تهیدستی بر روی چهره اهالی
خانه چنگ اندازد.
تا این که پس از چندی از طریق ارتش جمهوری اسلامی عازم خدمت مقدس
سربازی گردید و در جمعی تیپ 58 ذوالفقار به ایفای وظیفه خطیر سربازی و در رأس آن
پاسداری از کیان میهن اسلامی پرداخت اما سرانجام در دومین روز از فروردین ماه سال
هزار و سیصد و شصت و یک طی عملیات پیروزمندانه ی فتح المبین بر اثر اصابت گلوله ی
بعثیون عراقی در کنار هفت سین ایثار و حماسه شهادت را به عنوان بزرگترین عیدی
دریافت داشت.