طلبة شهید: اسد الله فرحناک شهادت:
10/4/1365-مهران(قلاویزان) استان: قم شهرستان: قم تاریخ کتاب سرخ پیکار شما است این
دشت گواه رزم خونبار شما است هر لالـه که از خاک برافراشـته قد یـادآور لحـظه های ایثـار
شـما است تاریخ پر تلاطم بشریت مزین به نام انسان های مجاهد و از جان گذشته ای است
که با زیستن و شهادت خود، تاریخ انسانیت را آکنده از درس از خود گذشتگی و فداکاری کردند
طلبة شهید اسد الله فرحناک کبوتر سینه سرخ عاشقی بود که در شانزدهین روز از شهریور
سال 1345 همزمان با سالروز میلاد امام محمد باقر (علیه السلام) در شهر مقدس قم و در
خانواده ای مذهبی چشم به جهان گشود و این اندک زمانی پس از فرمودة امام خمینی (رحمةالله
علیه) بود که فرمود: "سربازان من یا در قنداقه اند یا هنوز متولد نشده اند"
دوران کودکی او برای اطرافیان پر از زیبایی و شگفتی بود، چرا که رفتار وی در کودکی
خبر از روح بلند و آیندة درخشان او خبر می داد. با اوج گیری مبارزات انقلابی مردم،
در بوستان علم و دانش گام نهاد. از سن 12 سالگی - همزمان با اتمام تحصیلات ابتدایی-
فعالیت های انقلابی خود را با گفتن لبیک به ندای پاک حضرت امام (رحمةالله علیه) آغاز
کرد. حضور فعّال در تظاهرات علیه رژیم شاه، فعالیت های شبانه در مساجد و پخش تصاویر
و عکس هایی از امام از جمله فعالیت های انقلابی ایشان می باشد. پس از پیروزی انقلاب
اسلامی، تحصیلات خود را ادامه داد. دورة تحصیلی راهنمایی او همزمان با آغاز جنگ تحمیلی
عراق علیه ایران شد. بار دیگر در عرصة امتحان الهی گام نهاد و با دلی سرشار از عشق
به امام خود و لبیک به ندای "هل من ناصر ینصرنی" حسین(علیه السلام) در مدرسة
عشق ثبت نام کرد و آیة مبارکة "الذین هاجروا و جاهدوا فی سبیل الله باموالهم و
انفسهم" را سرلوحة دفتر زندگی اش قرار داد و در بهاری ترین روزهای زندگی اش در
سال 1361 به جبهه های نور علیه ظلمت شتافت. شهید اسدالله یک بسیجی به ظاهر کم سن و
سال بود که با روحی بزرگ و دلی خالص، ارزش علم را در میدان عمل نشان داد. آری، یوسف
فاطمه(سلام الله علیه) کمند صید انداخت و اسدالله در دام عشق او گرفتار شد و با کوله باری
از عشق به مولایش مهدی(عجل الله تعالی فرجه) راهی حوزه علمیه شد؛ در سال 1364 مشغول
تحصیل علوم حوزوی شد. شهید اسدالله فرحناک با چهار سال حضور مداوم خود در جبهه های
نور و شرکت در عملیات های مختلف، رشادت های زیادی از خود نشان داد و سرانجام عظمت وجودش،
زندان و حصار دنیا و تعلقاتش را شکست و وجودش "نفس مطمئنه ای" شد که ندای
"ارجعی" را از عالم ملکوت به گوش جان شنید و "مرضی" درگاه حق شد.
او در دهمین روز از تیر ماه 1365 با تأسی به سیدالشهدا (علیه السلام) در عملیات
"کربلای یک" در ارتفاعات قلاویزان مهران، با لب عطشان و رمز "یا ابوالفضل
العباس" به ندای "فادخلی فی عبادی وادخلی جنتی" دعوت شد. شربت شهادت
نوشید و عاشقانه سر در دامان مولایش اباعبدالله الحسین(علیه السلام) نهاد. آری! او
در حالی که هنوز سنّش به 20 سال نرسیده بود، فارغ التحصیل دانشکدة عشق شد. در حال وهوای
جبهه بی باک شدی از گرد و غبار زندگی پاک شدی دیدی که زمین لایق دل بستن نیست دل کندی
و رهسپار افلاک شدی همنام علی(ع) شیر خدا وقت نبرد هنگام لقاء حـق، فرحـناک شدی
"روح بلندش در جوار اولیا الهی همواره متنعم باد!
بسم الله الرحمن الرحیم «طلبة شهید: اسدالله فرحناک»
«قم» «الحمد لله الذی هَدینَا لهذا و ما کنّا لنهتدی لولا ان هَدینَا الله» (اعراف/43)
حمد و سپاس مخصوص حضرت حق تعالی است و با نام و یاد او و به خاطر او این چند خط وصیت
نامه را می نویسم. این جانب، بنده خدا، اسدالله فرحناک دارای شناسنامه 188 متولد سال
1345 در شهر مذهبی قم، معتقد به اصول و فروع دین و بر حق بودن دین اسلام می باشم. هدف
و مقصودم از گام نهادن در این راه گفتن لبیک به ندای مظلوم و غریب «هل من ناصر ینصرنی»
حسین زهراء - سلام الله علیها - می باشد که از حلقوم پاک فرزندش امام خمینی بلند است.
اسلام یعنی تسلیم مطلق خدا بودن اما نه به حرف بلکه در عمل و حالا است که میدان عمل
باز است و اتمام حجت شده است و باید بسنجیم تا چه اندازه ای دین وایمان داریم و تسلیم
خدائیم. اسلام عملی را شهدا، علما، صلحا و در حال حاضر اسرا و مفقودین و مجروحین و
جانبازان و خانوادة غیور و صبورشان با درس گرفتن از ائمه و خصوصاً سالار شهیدان حضرت
سید الشهدا - علیه السلام - به اجرا در آوردند . پس بکوشیم رهرو راه آنان بوده و بکوشیم
تسلیم مطلق خدا باشیم و دست پر نیازمان را به سوی درگه بی نیاز و بی منتش دراز کرده
و از کسی به غیر از او چیزی نخواهیم ان شاءالله. منتظر قیام حضرت مهدی - عجل الله تعالی
فرجه - باشید که بدون شک می آید و عدل و دادش جهان را فرا می گیرد و ظلم هایی که به
اجدادش و به مادرش فاطمه زهرا - سلام الله علیها- ، سیده زنان عالم شده و ظلم هایی
که به جدش حسین - علیه السلام - شده، انتقام خواهد گرفت پس نباید غافل شویم و در پی
آن باشیم که در عمل نشان دهیم از منتظران و یاران او هستیم. البته بی تردید انقلاب
ما -به لطف خدا- به دست صاحب اصلی اش حضرت بقیه الله الاعظم – عجل الله تعالی فرجه
- داده خواهد شد، اگر می خواهید از یارانش باشید، تا اندازه ای که در توان دارید، جبهه
بیایید و اگر نمی توانید به جبهه بیایید، این سنگرنشینان را فراموش نکنید و بدانید
مهدی - سلام الله علیه - آن قدر که در پیش یارانش در جبهه می باشد، در شهرها نمی باشد.
نعمت های خدا را شکر کنید و گذشته ها را به یاد آورید که همه چیز داشتیم مگر اسلام
و دین را؛ پس شکر خدا را بکنید که نعمت اسلام، رهبری و انقلاب را با هزاران ویژگی به
ما ارزانی داشته و شکر این نعمت فقط حفظ آنها و پیروی از رهبر مسلمین، امام خمینی است
و بدانید تنها پیروی از رهبر می تواند شما را از گمراهی و ظلمت به روشنایی و الله هدایت
کند. بیایید مقداری به خود بیاندیشیم که از کجا آمده و در کجا بوده و به کجا خواهیم
رفت؟! و فکرکنیم و ببینیم که آیا برای آخرت خود توشه ای چیده و یا چیزی کاشته ایم که
آن را ببریم؟ که مرگ نزدیک و در پی آدمی است و عمر ما چون باد و ابر به سرعت می گذرد
ولی افسوس که عبرت ها فراوان ولی عبرت گیرنده انگشت شمارند. مقداری در حالات و زندگی
ائمه - علیهم السلام - مطالعه کرده و در پی شناختن آن گوهرهای روی زمین و در عین حال
مظلومان تاریخ باشید و در عمل به گفته آنها سعی کرده که هیچ ثوابی به اندازه این نیست
و تنها شیعیان و محبان آنها و عاملان به گفته های ائمه - علیهم السلام - هستند که در
آخرت از شفاعت آنها و عنایت خاصّه خداوند برخوردار خواهند بود. پس در همة حالات دست
به سوی خدا دراز کنید و او را فراموش نکنید که او ما را فراموش نمی کند و در ترک گناه
و معصیت همت کرده و از خدا کمک بخواهید و تکیه و توکل بر قدرت و شوکت و عظمت او کنید
و قانع و راضی به رضایش باشید و شکر نعمتش کنید که به یقین پیروز و سربلند خواهید بود
ولی نباید مسأله ولایت و پیروی کامل از امام خمینی را فراموش کنید که ایمان بدون رهبری
ناقص است. به امید آمدن مهدی - عجل الله تعالی فرجه - و رسیدن به کربلای حسینی- علیه
السلام- ان شاء الله والسلام علی من اتّبع الهدی
