«بابایی به روایت همسر شهید» اولین اثر از این مجموعه است. در این کتاب از روزهای کودکی عباس بابایی تا تحصیل و انتخاب شغل خلبانی و اعزام به آمریکا برای تکمیل تحصیلات و آموزش، خاطراتی نقل شده است. همسر شهید، خاطرات زندگی مشترک شان تا شهادت ایشان در روز عید قربان در سال 1366 را روایت می کند.
قسمتی از کتاب
گزیده ای از پشت جلد کتاب:
پایت را که از زمین برگیری، آسمان راه های بی کرانش را نشانت خواهد داد. تو را در بر خواهد گرفت و چونان امانتی لطیف بالا خواهد برد. آن وحشت گنگ و بدوی از ارتفاع، صفیر گلوله هایی که با خود طنین مرگ دارند دیگر نخواهدت ترساند. در نگاهت آسمان و زمین به هم می پیوندند تا افق شوند؛ جایی برای در آمدن و لاجرم غروب کردن و اگر غروب این گونه خونین نباشد ، چگونه آفتاب هر صبح طلوعی تازه خواهد داشت؟
عباس بابایی، آخرین پروازش را عید قربان انجام داد. همسرش همان وقت در مکه منتظر آمدنش بود. فرصت کمی مانده بود و مرد، که از چند شب پیش تقریباً نخوابیده بود، کارهای زیادی داشت که باید انجام میداد.