محمّدصالح ترابی نهم تیرماه 1324 در روستای رحیم آباد به
دنیا آمد. رحیم آباد گل تپه در پنجاه و شش کیلومتری سقز قرار دارد، پدرش
ملا محمد امین از دوران کودکی او را با معارف دینی آشنا ساخت و برخی مقدمات
را به وی آموخت. صالح دوازده ساله که شد به روستای سنته رفت. پنج سال از
فضل و دانش ملا علی سنته ای برخوردار شد. پس از آن به روستای بغده کندی رفت
و محضر ملا علی بغده کندی را درک کرد.
ملا صالح ترابی جواز افتاء در مذهب امام شافعی را در سال 1349 از شهید محمد
شیخ الاسلامی در شهر سقز دریافت کرد. ملا صالح پس از آن به ترویج معارف و
اصول اسلامی پرداخت، در روستاهای رحیم آباد و خوش قشلاق سقز، امامت جمعه و
جماعت مردم را بر عهده داشت، پس از آن به روستای قلدره علیا از توابع
شهرستان تکاب رفت و به نشر معارف دینی پرداخت، ایشان ضمن بیان اصول اسلامی،
از ظلم و ستم و بی دینی حکومت پهلوی پرده بر می داشت و مردم را به مبارزه
با رژیم پهلوی تشویق می کرد.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی به مرکز بزرگ اسلامی غرب کشور در شهر تکاب
پیوست و معارف اسلامی را در میان مردم رواج داد. در مقابل فتنه گری و دین
زدائی گروهکهای منافق ایستادگی کرد و مردم را از فریب آنان برحذر داشت.
افراد گروهکها به دلایل استراتژیک و طیبعی، در روستا ها آزادی و قوه عمل
بیشتری داشتند از این روی، مبارزه با آنان در روستا ها دشوارتر بود، وقتی
آزار و اذیت آنان نسبت به ملا محمدصالح ترابی زیاد شد برخی دوستانش او را
ترغیب کردند که از روستای قلدره علیا به شهر تکاب مهاجرت کند اما ایشان
نپذیرفتند و رسالت خویش را در مبارزه با افراد ضد انقلاب شمردند. به
تهدیدات گروهک ها نیزتوجهی نکرد و از افشای هویت واقعی آنان که عامل
نامسلمانان و بیگانگان بودند دست بر نداشت. شور و بی باکی ملا صالح ترابی،
افراد گروهک دمکرات را وحشت زده ساخت تا آن که برای خاموش کردن صدای حق،
نیمه شب دهم بهمن 1361 با نیرنگی او را در خانه اش به شهادت رساندند. پیکر
شهید ملا صالح ترابی در روستای قلدره علیا مدفون است. از شهید چهار فرزند
پسر به نامهای محمّد ، علی ، محمّد امین و بهاالدین به یادگار مانده که
فرزند ارشد ایشان در زمان شهادت 10 ساله و فرزند کوچکشان 8 ماه داشتند .
افکاروخصوصیات.اخلاقی.واجتماعی
ملا صالح ترابی پشتکار و اراده ی نیرومند داشت با آن که معلولیت جسمانی
داشت و مجبور بود با عصا حرکت کند اما برای کسب علوم دینی، رنج سفر را بر
خود هموار کرد و به مناطق مختلف سفر کرد، ایشان با همت بلند و اراده ی قوی،
کوشش هایش را به ثمر رساند.
مهریان و صمیمی بود و نسبت به نزدیکان و اطرافیانش حسن ظن داشت در مقابل
دشمنان قسم خورده اسلام سخت گیر بود تقاضای آنان را برای تسلیم نپذیرفت و
دست از مبارزه برنداشت لیکن در پی آن بود که با مهربانی و لطف خویش، فریب
خوردگانی را نجات دهد که حجاب های دلشان بر دیده آنان سایه یا پرده نیفکنده
است و توانسته بود برخی از آنان را به آغوش مردم و اسلام برگرداند.
با قران کریم مأنوس بود هرگاه مشکلی پیش می آمد راهگشای او قرآن بود برای
درک نفاق گروهک ها، مردم را به آیات قرآن کریم ارجاع می داد. قرآن و معارف
اسلامی را به صورت منظم در حلقه درس خویش در مسجد، به نوجوانان و جوانان
آموزش می داد و آنان را برای مبارزه با کفر و نفاق آماده می ساخت.
پیام.شهید
پیامی که از زندگی و سلوک او دریافت می شد عبارت بود از ایمان، صبر، مقاومت
و ایثار؛ غیر از این دریافت ها، عبارتی را بر بالای منبر گفته است که
شخصیت او را آشکار می سازد؛
من در برابر این از خدا بیخبران شوم ایستادهام با آنکه میدانم به دست آنان
کشته خواهم شد اما مسلمانان آگاه باشید که فریب منافقین را نخورید .
از شهید نوارها و سخنرانی های زیادی به یادگار مانده است که بیشتر در عمل
به دستورات دین مبین اسلام و رعایت حق اناس و حق الله می باشد . و خطاب
شهید در بیشتر به موارد به فرزندان خودش بوده است .
محمد ترابی
فرزند شهید روحانی شهید محمد صالح ترابی