استان آذربایجان شرقی > شهرستان مرند زندگینامه طلبة شهید: خیرالله قلی پور روستای «نجق» از توابع اهر در سالیانی دور در سال 1347 زادگاه دریادلی از کاروزار بود که موج صلابتشان در روزگاران دفاع مقدس ویرانه مرداب بعثیان را به ارمغان آورد. طی طریق معرفت و رسیدن به شهر سعادت این دلیر مرد را به نظاره می نشینیم: دو ساله بود که همراه خانواده به شهرستان مرند هجرت کرد و در آنجا سکنی گزید. با هوش و با استعداد بود و از شش سالگی تحصیل را آغاز کرد و در اندک مدتی دوره ابتدایی را با موفقیت پشت سر نهاد و سپس تحصیل علوم دینی را آغاز کرد. مدرسه صاحب الزمان (عجل الله تعالی فرجه) طالبیه، اولین آغوش گرم حوزه بود که این نوجوان زیبا سیرت را در آغوش پذیرفت. تحصیل خیرالله در مرند همزمان بود با اوج گیری مبارزات مردم بر ضد رژیم ستمشاهی به رهبری امام خمینی و شهید قلی پور از جمله کسانی بود که در تشکیل و برپایی تظاهرات در مرند همواره نقشی به سزا داشت. او به خوبی دریافته بود که رمز بقای اسلام در این برهه، تشکیل حکومتی شیعی است که تار و پود آن می بایست با خونی حسینی به سرانجام برسد. پس از جان و مال گذشت و هر چه در توان داشت رو کرد. پس از انقلاب، تشکیل کتابخانه اولین عمل نیک و خداپسند خیرالله بود که به همراه دوستان شکل گرفت. شهید قلی پور در ادامه تحصیل، مدرسه علمیه «صفر علی خان» تبریز را برگزید و به آن دیار مهاجرت کرد و همزمان با تحصیل خط و مشی سیاسی را از بزرگانی چون آیت الله شهید مدنی و آیت الله بنابی فرا می گرفت و در راستای آرمانهای امام (رحمةالله علیه) گام بر می داشت. چندی بعد حوزة تهران پذیرای این دلاور آذری زبان بود. وی در عرصه تهذیب نفس نیز مراحل ترقی را پیموده بود و با وجود سن کم، به خاطر روح متعالی که داشت کلام نافذ و گویایش بر دل همگان می نشست. به طوری که در اثر سخنان وی پدر پیر هفتاد ساله اش نیز کوله بار سفر به جبهه بسته بود. با شروع جنگ تحمیلی شهید قلی پور نیز چون دیگر همرزمان خویش در عرصه کتاب و قلم، عرصه پیکار و نبرد با اسلحه و بیتوته در سنگر عشق و عمل را بر کنج حجره و درس و بحث برگزید و عازم جبهه های حق علیه باطل شد. در اولین اعزام در عملیات رمضان، زخم شیرین دوست بر تن او یادگاری نهاد و او به عقب بازگشت ولی او بیش از پیش واله و شیدا شد و در زمستان 61 دگر بار، بار سفر بست. پس از جبهه سومار، در سال 62 عملیات افتخار آفرین والفجر چهار و سپس عملیات خیبر حضور این عاشق و شیفته را رقم زد و سرانجام در بازگشت از نزد خیبریان روزگار در تصادفی روح پاکش به قافله عشاق پیوند خورد و نام بلند شهید پیشوند نام مبارکش گردید. گرد مرد رهی میان خون باید رفت تو پای به راه در نه و هیچ مپرس از پای فتاده سرنگون باید رفت خود راه بگویدت که چون باید رفت «روحش شاد و راهش پررهرو باد |
|
|