|
شهید سیداحمد حیدری موسوی |
|
|||||
استان آذربایجان شرقی > شهرستان هشترود زندگینامه طلبه شهید: سید احمد حیدری موسوی علی آباد شهید حجه الاسلام سید احمد موسوی فرزند ارشد سید محمد حیدری موسوی در سال 1340 در یک خانواده فقیر از نظر مالی و غنی از جهت معنوی و مذهبی در روستای علی آباد از شهرستان هشترود دیده به جهان گشود. پدر شهید که یک سید جلیل القدرو دارای اعتبار خاص از نظر مذهبی و دینی در بین مردم بود از طریق چاووشی و روضه خوانی اهل بیت و عصت و صطهارت ارتزاق و امرار معاش می نمود. پدر شهید سید احمد حیدری که در دوران جوانی خود به دلیل فقر و تنگدستی از نعمت سواد خواندن و نوشتن محروم بود و به جزء قرآن . متحمل سختیها و زحمات و مشقات توانفرسای دوران جوانی خود بوده و همواره در صدد آن بود که فرزندان خود از جمله شهید مورد نظر را به هر قیمتی از فراگیری علم و دانش محروم نسازد و بدین جهت قبل از رسیدن سن جوانی قانونی شهید جهت ثبت نام در مدارس دولتی فراگیری و آموزش قرآن کریم را در حق تمامی فرزندان علی الخصوص شهید سید احمد موسوی ارزانی داشت که این زمینه زیربیای محکمی در جهت کسب علو و دانش او بوده است. شهید بزرگوار مقطع ابتدایی را درزادگاه خود با موفقیت به اتمام رسانده و دوران راهنمایی را در شهرستان هشترود که در 6 کیلومتری زادگاه شهید واقع شده با مسقات فراوان و رفت و بر گشتهای روزانه در تمام فصول سال مخصوصا فصل زمستان که مشکلات بخصوص خود را داشته،سپری می نمودند، در همین اثناء عشق و علاقه ی او به اسلام و مقام روحانیت و اکتساب علوم دینی و حوزوی ایشانرا وادار نمود که در سال 1357 بعد از اخذ مدرک سوم راهنمایی در حوزه علمیه قم مشغول تحصیل علوم دینی شود. و لکن ایشان به خاطر ناراحتی جسمانی و مرض زخم معده که با دوری ز خانواده اش فزونی یافته و موفق بهادامه تحصیل شد ولی بعد از ایجاد مقداری تعلل و وقفه در امر تحصیل مجددل در مدرسه ی علوم دینی صفرعلی تبریز ادامه تحصیل داد و پس از مدتی نیز در مسجد جامعه تبریز(طالبیه) اشتغال داشت. بعد از آن نیز در مدرسه ی شیخ عبدالحسین تهران ادامه تحصیل داد. شهید بزرگوار در مدرسه شیخ عبدالحسین تهران بعد از اتمام امعتین مشغول تحصیل رسائل و مکاسب بود که بعدا به جبهه اعزام شد. شهید سید احمد حیدری هم زمان با فراگیری علوم دینی و کسب فضائل اخلاقی و معنوی از فضای آفشته به معنویت و اخلاص حوزه های علوم دینی در عمل نیز به فعالیتهای تبلیغی و آموزش قرآن به نونهالان و دانش آموزاندر پایگاه مقاومت روستای علی آباد اشتغال داشت. عشق و علاقه ی وافر و سرشار از الاص او به انقلاب اسلامی و ولایت فقیه و روحانیت عزیز و در راس آنها حضرت امام امت رضوان تعالی علیه او را به عاشقان به جبهه ها نبرد حق علیه باطل کشانید. ایشان همراه دوستانو هم حجره ایها و همکاران خود در پایگاهمقاومت روستای علی آباد در عملیات خیبر به سوی جبهه های حق علیه باطل شتافت. و در جبهه های نبرد همدوش با دیگر رزمندگان و بسیجیانی سلحشور با جامه ی عمل پوشاندنبه یکی از اصلی ترین شعار انقلاب اسلامی دینی در ؟ قرآن و در امت دیگر سلاح به رزم بی امان خود ؟ کافر ادامه داده و در عین حال پیشنماز و مبلغ احکام و فرائض دینی درگردانهای رزمی لشگر عاشورا و پیشتاز در نبردهای سنگین با دشمن بودند. اخلاق و رفتار و ؟ و معنویات و اخلاص آن شهید زبانزد یکایک هم رزمان خود بوده و همه ی همسنگران او را با مناجات و دعا ها و نمازهای نیمه شبش یاد می کنند . ایشان در عملیات خیبر در اثر بماران شیمیایی دشمن شدیدا مجروح شیمیایی شده و پس از مداوای سطحی در بیمارستان های صحرایی در یکی از بیمارستان هایتهران بستریششد. و پس از مداوای نسبی به پیش خانواده و دوستان خود باز گشته و همه را شادمان نمود. اما خبر شهادت یکی از هم حجره های خود به نام شهید علی عبدالله پور ایشان را پژمرده نمود. پس از شهادت دوست و هم حجره ی خود این بار با احساس مسئولیت بیشتر و عشق و علاقه وافر به تداوم راه شهداء و ادای دین خود به انقلاب اسلام و شهداء می اندیشید و همیشه در فکر جبهه نبرد در راستای عمل به فرامین ولی فقیه بود. شهید سید احمد موسوی مدتی در بخش تبلیغات و روابط عمومی سپاه پاسدارانانقلاب اسلامی در شهرستان هشترود به تبلیغ ونشر احکام اسلام ناب محمدی(ص) مشغول بود که در این مقطع با بیانات و سخنرانیهای شیوا و دلپذیر خود موجب شوفایی اذهان جوانان مسلمان منطقه و موجبات جذب آنان به پایگاههای مقاومت سپاه و نهایتا اعزام به جبهه های نبرد نور علیه ظلمت را فراهم می آورد. در سال 1364 در سازمان تبلیغات اسلامی شهرستان ملکان مشغول فعالیت شد که ضمن ان بر بینش دینی – و فلسفه ی منطق دبیرستانهای آن شهرستان بود تا این که در مورخه 13/1/65 از همان شهرستان به جبهه اعزام شد. اعزام به جبهه ی آن شهید در این مرحله حاوی خاطرات شیرین و آموزنده ی اخلاص و تقوا بود. در زمانی که همه ی بسیجیان و سپاهیان و مردم غیور با بدرقه ی گرم دوستان و آشنایان و خصوصا خانواده خود به جبهه ها اعزام می شدند. شهید سید احمد موسوی فقط چند روز قبل از اعزام با خانواده خود دیدار کرده و در شهر غریب و در غربت پدر و مادر و همسر و برادران نمود ره دیار عاشقان غریب و باز یارت اباعبداببه (ع) و پیوستن به لقاءالله سفر کرد . در این صفر حرکات و سکنات او طوری وانمود می کرد که انگار خودش آگاه بود که به سفر آخرش می باشد. چند روز قبل از اعزام که به دیدار خانواده و در واقع برای خداحافظی ابدی آمده بود از پدر و مادر و دوستان خود حلیت می طلبید و آها که از قصد اعزام به جبهه ی او می فرمودند از رفتارهای او متعجب شده بودند. شهید بزرگوار بعر از به یادگار گذاشتن خاطرات شیرین و آموزنده در بین دوستان و همکارانو درجبهه ها و پشت جبهه ها عاقبت در مورخه ی 3/5/65 در منطقه فاو در اثر اصابت ترکش خمپاره دشمن ، فرق او همچون جد اطهرش امیرمؤمنان شکافت و خداوند تبارک و تعالی دعایهای شبانه و گریه و زاریهای او که با اخلاص تمام فریاد می زد «اللهم ارزقنا توفیق الشهاده فی سبیلک«به اجابت فرموده و شهید به آرزوی دیرینه خود که لقاء یار بود شتافتند. |
|||||||
وصیت نامه شهید |
|||||||