وصیت نامه پاسدار شهید سید محمد حسن سید طیبیب
"بسم الله الرحمن الرحیم"
(انا لله وانا الیه راجعون)
بخوانید وصیت نامه را واگر خواستید برای خود ودیگران گریه کنید که چه جوان های رفتن و جان را نثار کردند وما هنوز نیز راه خود را نشناختیم و حتی نمی دانیم که برای چه آمده ایم و چگونه خواهیم رفت و یا چه درانتظا رما خواهد بود.
خداوندا تو را شکر میکنیم که قرآن را با آن همه امید برای مردم آفریدی که همه از آن استفاده کنن و خود را درراه الگو قرار دادن آیه های آن قراردهند و خوشا به حال آنانکه کار نیک کردند و خود را در راه الگو آیه ها قرار دادن و خوشا به حال آنانکه کار نیک کردند و رفتنشان را با یاد خدا رساندند که در آخر نیز یادشان و اعمالشان و شهادتشان با این آیه مطابقت میکند که : (ولا تحسن الذین فی سبیل الله امواتا......)
(وآنانکه در راه خدا کشته میشوند نپندارید که مرده اند بلکه زنده اند و در نزد خدای خود روزی میخورند)
آگاهانه آغاز میکنم سخنم را با نام خدا که زمین را آفرید و هر مو جودی را آزاد خلق کرد و ( )
صلح و آرامش قرار داد تا شاید تاثیری در عقیده گمراهی گذارد واورا هدایت کند .
برادران وخواهران حال که حکومتی از طرف خداوند برای ما آمده باید بکوشیم تا ان را به صاحب اصلی آن که صاحب الزما(عج) است برسانیم ولی البته این امری مهم ودشوار است و احتیاج به صبر و از خود گذشتگی و فداکاریهای زیاد دارد چرا که اسلام احتیاج به این فداکاری ها دارد و جهاد را نیز از این امر مهم آن میدانیم و خود را از آنان ندانیم که نشان دادند که درراه خدا حتی از یک بند انگشت خود بگذرند ولی حاضر هستن برای سیر کردن هر چه بیشتر خود فریاد هنوز کم است را برزبان خود تازه نگاه می دارند . امید آن است که چنین نبوده اید و نخواهید بود.
واز شما پدران ومادران که وظیفه ی سنگینی در قبال هدایت فرزندانتان دارید می خواهم که بیشتر کوشا باشید و آنان را در راهی قرار دهید مه خداوند از آنان راضی و خشنود شود واگر بین فرزندانتان کسی را دارید که به خدا اعتقاد ندارد او را راهنمایی کنید و آنان را از حال و اوضاع دنیا آگاه سازید و از شهداء برایشان سخن بگوید تا آنان از گذشتگان درس بیاموزند شهداء ی که دل از دنیا بریدندو راحتی را برا ی ما خریداری کردند و خود هیچ گونه خوشی از دنیا ندیدند و واقعا" چه خوشی برای این چنین جوانانی که رفتنند و حتی بعضی از آنها جنازشان بدست نیامد می توانست باشد و انتضارشان از شما بازماندگان این است که راهشان را ادامه دهید و دل به صحبت دنیا نبندید تا خونی که برآنها بر زمین ریخته شده است را به هدر نرود .
و در پایان به پدر و مادر و دوستان و آشنایان و برادران و خواهران سلام می رسانم و امیدوارم که عمر کوتاه من باعث ناراحتی آنان نگردیده باشد و از آنان التماس دعا دارم وهیچ و قت زحمات پدر و مادرو مهربانی برادرانم را فراموش نخواهم کرد و از آنان میخواهم که چند روزروزه برای من بگیرند و چند روزنماز نیز برایم بخوانند . وبه برادران مسجد سلام میکنم . و از آنان میخواهم که همانطور ی که تاکنون مسجد را بحالت زنده نگاهداشته اند بعد ها نیز این حالت را حفظ کنند و از اهل منطقه میخواهم که با آنان همکاری کنند و از جوانان گمراه نیز میخواهم که از راه خود برگردند و به آغوش اسلام بیایند و هیچ وقت مورد مزاحمت برادران مسجد و سایر هموطنان خود نشوند به امید اینکه همه ما به یاری هم اسلام را یاری کنیم و کربلا را فتح و در قدس نماز بگزاریم.
و نیز از خدا وند آمرزش گناهانی را که بارها و بارها تکرار کرده ام ولی با بی اعتنای از آنها گذشتم و باز آنها را تکرار کردم خواستارم و از او میخواهم که اگر در هر امری ازخود سستی نشان داده ام و در عمر خود آنطور که شایسته او بود ادای تکلیف نکردم مرا ببخسشد.
والسلام
سید محمد حسین سید طیب
7/11/64