loader-img-2
loader-img-2
برای تکمیل اطلاعات مربوط به شهدا و مساجد، از شما دعوت می‌کنیم تا با ارسال اطلاعات ارزشمند خود در این امر خیر مشارکت کنید. اطلاعات خود را ثبت کنید
وصیت نامه پاسدار شهید حاج محمد زمان شالباف

"بسم الله الرحمن الرحیم"
حمد وسپاس خداوند متعال را که نعمت حضور در جمع سربازان اسلام و صحنه حق مظلوم علیه باطل ظالم را بر این بنده نالایق ارزانی فرموده ودرود وسلام به رهبر مسلمانان جهان و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران حضرت آیت الله امام خمینی و روان پاک گلگون کفنان انقلاب اسلامی و شهداء جنگ تحمیلی و امت اسلامی ایران که چنین شجاعانه در برابر کفر ایستبداد جهانی قامت برافراشته و پرچم خونین اسلام با سرافرازی و افتخار به دارند.ضمن اضهار شهادت به یگانگی وحدانیت خداوند متعال و رسالت حضرت محمد بن عبدالله(ص) خاتم النبین ولایت مولا امیر المومنین علی (ع) و یازده جانشین بر حقش و با افراز به حقیقت قیامت و با توکل بخدا و امید به فضل و رحمت الهی که با اعضای .لازم دانستم که مطالبی را بمنظور وصیت با شما عزیزان در میان بگذارم اما قبل از هرگونه بیانی لازم است اظهار کنم با برسی دوران زندگی و شناخت شخصی خویش انتظار شهادت در این زمان و مکان مقدس داشتن را برای خود خیانتی بزرگ در حق این واژه عظیم فرهنگ اصیل اسلام میدانم زیرا که فکر میکنم شهادت یک حیات ابدی و جاودانگی بخشیدن به بعد معنوی وانسانیت شخصی شهید واین جاودانگی پیشوانه عظیم تحرک وتحول وحیات جامعه انسانی در حال تکامل وسیر الهی الله است که مهمترین منشاء آن نحوه حیات شهداء است نه چگونگی ممات او.
ولی با این وجود از فضل رحمت الهی ناامید نیستم زیرا که لیاقت و شایستگی بسیاری دیگر از نعمت الهی را نیز در طول زندگی نداشته ام ولیکن خدا وند متعال از روی لطف و کرم بر من عنایت داشته است منتهی قابل توجه اینکه با پس احوال وصیت نامه من نمی تواند مانند وصیت نامه شهیدان عزیزی که مرگ وزندگیشان در جهت خدمت به سلام و مسلمین بوده حاوی پیام ورهنمود هایی برای شما عزیزان و خویشاوندان از هرگونه اظهار نظری احساس شرم می نمایم ودرضمن تجسم آن عده قلیل که با تاریکی و ظلمت انس گرفته اند با خود میگویم اینهائی که با کلام دلنشین و نصایح پدر را نه وپر مهر محبت و رهنمودها و نورافشانیها ی این خورشید منور ایران اسلامی حضرت امام خمینی از خواب غفلت بر نمی خیزند . من ناتوان و با قابل چه وصیت پیامی برای آنان میتوانم داشته باشم تا بعلت بیداریشان باشد جز آنکه به پیامی از کلام الله مجید متذکر میشوم که میفرمایید :
(((ولقد ذرأنالِجهنم کثیرا من الجِنِ وَ الإنس لَهم قلوبٌ لایَفقهونَ بِها ولهم أَعین لایصرون بِها وَلهم ءاذان لایَسمعون بِها اولئک کا لانعام بَل هم اَضل اولئک همُ الغفِلِونَ))) "اعراف 179"
اما ضمن سلام ودرود مجدد بحضور مبارک شما ای قلب تپنده امت اسلام و ای امام (امام خمینی)عزیز میخواهم عرض کنم که درست است که من سرباز خوبی برای تو و هدف مقدس تو نبوده ام ولی شما خوب رهبری برای من و امثال من بوده اید. وتوای روح الهی که عظمت روح تو نگذاشت که حتی یک لحظه از فکر نجات ورهائی ما از ظلمتکده دوهزار پانصد سال طاغوتیان بیاسائی و با قبول از همه گونه رنج و مشقت وفداکردن بهترین عزیزانت نور و روشنائی حاصل از تولد دوباره اسلام را به ایرانمان ارمغان آورید. امید است که در آن دنیای ابدی و معاد موعد نیز که انشالله تعالی با قلبی خشنود از رضای خداوند متعال با جد بزرگوارتان رسول اکرم (ص) محشور میشوند این امت وملت واز جمله این سرباز حقیر را بیاد داشته باشید .واز آن بزرگوار برایمان طلب شفاعت فرماید وای امام عزیز ملتمسانه از شما تقاضا دارم که فقط یکبار در یک سحرگاه آمرزش گناهانم دعا فرمائید.
وپس از طلب بخشش خطا ها و گناهانم خیلی خلاصه خدمتان عرض کنم که جز فرمان خدا و احساس مسولیت شرعی و لبیک گوی به فرمان امام خمینی هیچ عاملی دیگری قادر نبود که بدین سادگی از شما ومهر و محبت هایتان جدا سازد و به این دیار بکشاند پس اگر خداوند متعال بر من نهاد ونعمت هایش را بر من به حد کمال رسانید و پیکر پاره پاره و خاکی را از مرگ با سوز گدازم را از این کربلا های با عشق شور به سویتان برگردانید مطمئن باشید که به منتها درجه آمال و آرزوهای خویش رسیده ام و اگر قصد اضهار لطف و محبت نهایی را داشته اند رو به قبله خداوند تبارک وتعالی را سپاس گویید و فقط دربرابر خدا و فقط به منظور طلب مغفرت و آمرزش گناهانم گریه وزاری کنید زیرا امیدوارم که گناهانی که حتی آخرین قدره ی خونم ممکن است قادر به جبران آنها نباشد ولی قطرات اشک و دعاهای برخاسته از سینه های گرم شما مورد عفو بخشش الهی واقع شوند وفط شما را به این امر متذکر میشوند که خداوند متعال این دنیایی فانی را محل و مقر امتحان و آزمایش ما بندگان قرار داده و با همین مشکلات و مرارت ها و سردی و گرمی های دنیاست که ما را می آزماید و هرگز این دنیا به کام ما نخواهد بود پس در این موقعیت حساس چون گذشته متوجه مسولیت خطیر خودتان نسبت خود و جامعه و انقلاب و اسلام باشید و فقط با اطاعت و پیروی مطلق از امام امت به وظایف شرعی خود عمل نمایید و هیچ آمل دیگری جز رضای باریک وتعالی نیندیشید و متوجه این امر باشید که امتحانات خداوند مرحله به مرحله سختر و مشکلتر شده و نیازمند بردباری و صبر و توکل بیشتر است و بدانید که خداوند حتی بعد از این جنگ و نقصان مال و اموال و نفس شما را با آزمون های بزرگتری خواهد سنجید و شاید گاهی آزمون شما پدر و مادر مشکل تراز جنگ وجهاد و مرگ من در این راه با شد زیرا که چنین به نظر میرسد که خداوند ابراهیم خلیل را پس از آن که از آزمون وآتش نمرودیان موفق یافت وحضرت ابراهیم تا مرحله شهادت پیش رفت گویا خداوند او را به امتحانی بزرگتر که قربانی اسماعیلش بود آزمود پس پدر و مادرم من که این اعتقاد و ایمان بخدا و امتحان این مسر را مدیون تربیت و امر نهی شما در دوران مختلف زندگی میباشم پس مواجه باشید رازی به رضای خدا در مرگ من بوده و با پیشه کردن صبر و شکیبای انشالله از آزمون موفق بدرآیید و برای مرارت های دنیوی باشید تا انشالله حلاوت های اخروی نسیبتان گردد.
مادرم در میان جا نمازم تسبیح به یادگار از برادره شهیدم حمید مهتدی که به سوغات از مشهد مقدس آورده بودن دارم که با توجه به علاقه ی که به این تسبح داشته ام آن را به شما هدیه نموده ودوست دارم که ضمن ذکر و دعا با آن بیاورید که این ( ). خواهران وبرادران و دوستان وهمکاران و همرزمان عزیز خصوصا"برادران عزیز لشکر ولیعصرو گردان ایثار(جعفر طیار) شما نیز به قدر مسلم حقوقی در گردنم دارید که انتظار دارم با نظر لطف و همیشگیتان ببخشید و از جسارت ها و خطاهای که احتمالا" نسبت به شما مرتکب شده ام در گذرید زیرا که بدین ترتیب به آمرزش و مغفرت الهی بیشتر امید دارم از همه شما عزیزان که در هر مرتبه و مقامی مشغول خدمت میباشید تمنا دارم که مسولیتی که را در قبال این انقلب عظیم و این جنگ سرنوشت ساز دارید فراموش نکنید و قبل از هرچیز در فکر خاتمه جنگ با پیروزی اسلام با کفار بعثی باشید که سرنوشت مسلمانان ومستعضفین جهان بسته به این جنگ و سرنوشت این جنگ بسته به حضور مداوم شما در جبهه ها است.
برادران عزیز رزمنده همانطور که همه ی شما شاهد هستین وجب به وجب این سرزمین های پهناوراین جبهه ها آغشته به خون برادران عزیزمان میباشد و ما نه تنها که میبایست از این خون دادن ها و کشته شدن ها حراسی به دل راه داده بلکه درحال حاظر رسالت ما و شما این است که با قطره قطره خونمان جوشش خون این عزیزان را با پیوند به خونهای ریخته شده وخون های در کربلا عبا عبدالله حسین(ع) تداوم بخشیده و این جوشش خون جبهه های حق را بر تیغه های جبهه باطل فزونی وبرتری بخشیم و یک بار دیگر این تجربه تاریخ را به امضا و تائید برسانیم که خون بر شمشیر پیروز است.
درخاتمه از برادرانی که در منصب مسولیت های ادارات و نهادها واورگانهای دولتی به خدمت اشتغال دارند عاجزانه خواهشمندم که بیشتر به این امر توجه داشته باشن که هدف از این انقلاب جاری شدن احکام اسلام و حکومت اسلامی بود و لازم است که در کلیه امور و تسمیم گیری ها و برخوردهای کاری بر اساس موازین شرع اسلام عمل شود و نظر و سلیقه شخصی وآنچه که در جلسات چند نفری یک سازمان اداره مطرح میشود تنها لازم وکافی نیست و بسیار باید دقت شود که در تصمیم گیری ها پای هوای نفس و عقیده فردی اشخاص حاکم نباشد که خدای ناکرده موجب زیاد و خسران فردی و معی و موستوجب مواخذه و کیفر اداری واقع گردد.
در مورد اموال ودارایی هم اولا"در صورتی که تا اول فروردین 1365 عمرم باقی باشد خمس بدهکار میشوم که جمع دارایی خمس سال قبل را در دفترچه ی که در کیفم میباشد قبلا"نوشته ام خواهش مندم براساس آن بدهیم (خمسم) را محاسبه نموده ودر اسره وقت بپردازید و سپس یک سوم کل اموال را در اختیار نماینده امام بگزارید تا در هر راهی که صلاح دانستند در جهت اسلام صرف نمایند و بقیه اموال و دارایی را به پدرم میسپارم .
ظمنا"مبلغی را به یکی از برادران قرض داده ام تا زمانی که رفع حاجت ونیاز نشده از او پس نگیرید و از همه ی دوستان وبرادران نیز در صورتی که مبلغی از من طلبکار میباشند و فراموش کرده ام خواهشمندم حتما" مراجعه نموده و بگیرند.قضا ماه مبارک رمضان بدهکارم میباشم خواهشمندم بجا آورید . امیدوارم که خداوند همیشه حال روزه داران واقعی و نمازگزاران را به شما عطا نماید.
در پایان از همه شما عزیزان خداحافظی نموده و حلالی میجویم بدان امید وآرزو که با وحدت همیشگی خویش بر مشکلات داخلی فاعق بردشمنان خارجی قالب باشید و به رهبری امام خمینی پرچم اسلام را درکره ی خاکی به استحضار دراورید .
خانواده گرامی در تربیت عزیزان (مرتضی- مصطفی-راضیه-مهدی-حیسین-علیرضا-) این سربازان آینده اسلام و حافظان دین کمال دقت را بنمایید .همه ی شما را به خدا میسپارم وامیدوارم در نماز و دعا فراموشم نکنید .
مرتضی و مصطفی عزیز درست است که دوست داشته اید به جبهه ها بیاید و من بعلت کمی سنتان نمیتوانستم شما را بیاورم و لی بدانید که وظیفه شما این است که حالا درس بخوانید ونمازتان را به موقع بخوانید و قرآن را یاد بگیرید و بدستور آن عمل کنید تا انشالله بزرگتر شده اید با بقیه برادران لشکر قدس با آمریکا بجنگید .
به امید پیروزی نهائی اسلام و مسلمین بر کفر جهانی به سرکردگی امریکا وشوروی.

والسلام علی اعبادالله الصالحین
محمد زمان شالباف-19/12/63

بسم تعالی
این وصیت نامه در تاریخ 17/11/64 اصلاح شد طبق آن عمل فرمایید امیدوارم یک روز روزه نیز احتمالا" از ماه رمضان سال جاری بدهکارم باشم که انشالله برادر محمد هادی اقدام خواهد نمود.
بدان امید که در صورتیکه رضای خداوند متعال را در برداشته آخرین وصیت نامه و آخرین تمدید باشد.
لازم به توضیح است که وصیت نامه قبلا" نوشته ام که ضمیمه می باشد فقط اضافه مینمایم که برادر محمد هادی قضای چند روز نمازی را که در حین عملیات با لباسهای خونین بجای آورده ام نیز بجا بیاورند زیرا که دوست دارم که با خشنودی و رضای خدا به همین زودی لباسهایم به خون خود آغشته شوند.خدایا چه کفار و مشرکین بخواهند و چه نخواهند تو هستی و تو این جملات را بر دلم نهادی .
(الهم العجل عواقب امواتها حیرا")

(ساعت 5 عصر 25/11/64 شالباف)
اولین کسی باشید که دیدگاهی برای" محمد زمان شالباف " می نویسد