loader-img-2
loader-img-2
طلبه شهید: عزیز بیگلر گل وجود او در سال 1344 در تبریز شکوفا گشت. عزیز در خانواده ای دیده به جهان گشود که از لحاظ مالی با مشکلات سختی مواجه بودند. او از کودکی با رنج و فقر مأنوس گشت. دوران ابتدایی را در دبستان امیر کبیر و دوران راهنمایی را در مدرسة شاه حسن ولی گذراند و بعد از یکسال تحصیل در دبیرستان شهید مدنی، به دبیرستان ثقه الاسلام منتقل شد. او در دبیرستان، از اعضای شاخص و فعال انجمن اسلامی بود و در رابطه با پیشبرد اهداف متعالی انقلاب اسلامی فعالیت می کرد. بعد از ترک تحصیلات دبیرستانی، جهت فراگیری علوم اسلامی به حوزة علمیه وارد شد و در مدرسة عالی ولیعصر ثبت نام نمود. بعد از گذراندن دروس مقدماتی و ادبیات عرب، وارد مدرسه طالبیه شد و در تکمیل علوم اسلامی و فقه و اصول و تفسیر و نهج البلاغه، با جدیت فعالیت نمود. او در کنار دروس متداول حوزه، کتب عرفانی امام خمینی (رحمه الله علیه) را هم مطالعه می نمود و در تربیت روح متعالی خود، کوشش می نمود. از سال 1360 در کنار تحصیلات، خودش را برای شرکت در جبهه و دفاع از کیان مقدس جمهوری اسلامی آماده ساخت. بعد از گذراندن آموزشهای مورد نیاز مدتی در زندان اوین تهران، مشغول خدمت بود. بعد از آن، در سردشت مشغول مبارزه با معاندین و دشمنان اسلام گردید. هفت بار به جبهه های دیگر اعزام شد و در عملیات های مسلم بن عقیل، رمضان، خیبر، والفجر یک، والفجر دو، بدر و بیت المقدس دو شرکت نمود. او در طول این عملیات ها چهار بار مجروح گردید. در عملیات والفجر هشت به عنوان غواص در خط مقدم نیروهای اسلام حرکت می کرد و نقش بسزایی در بالا بردن روحیة رزمندگان، ایفا نمود. او در این عملیات، به شدت مجروح و مدت سه ماه در بیمارستان و منزل بستری شد. در عملیات بیت المقدس دو -با توجه به تجارب ارزنده اش- او را به عنوان فرمانده دسته انتخاب کردند. سرانجام در 28/10/1366 در منطقه ماووت عراق در حالی که مشغول نبرد برای اضمحلال دشمن بعثی صهیونیستی بود، مورد اصابت ترکش راکت شلیک شده از هلی کوپتر دشمن قرار گرفت و در حالی که ندای خوش حسینی سر می داد، شربت شهادت را سر کشید و به مولای شهیدان، حضرت اباعبدالله الحسین واصل گردید. «روح پاکش میهمان امیر قافلة عشق باد
طلبة شهید: عزیز بیگلر محمدی»
با درود بر آقا و منجی مستضعفان، صاحب الزمان (روحی و ارواح العالمین له
الفدا)، حجه الاعظم و بر نائب بر حقش امام امت رهبر کبیر انقلاب اسلامی و
امت شهید پرور قهرمان و سرافراز سرزمین ایران.
در تاریخ 17/8/66 روز یکشنبه برابر با 15/3/1408 (هـ .ق) وصیت نامه ای را
برای خانواده ام می نویسم: اول اینکه جنازه ام را در کنار قبر شهدا یعنی
(وادی رحمت) دفن کنید و اگر کسانی مانع شوند در روز قیامت از آنها شکایت
خواهم کرد به علت این که نمی خواهم جسم و روحم از شهدا جدا بشود تا باشد که
خدای متعال رحمی و عنایتی فرماید که در دنیا (عالم برزخ) و در آخرت
عذابمان نفرماید تا بلکه روح پاک آنها باعث شود ما از آتش جهنم نجات یابیم و
بالاخره با آنها محشور شویم تا اهل بیت(علیهم السلام) ما را شفاعت کنند.
دوم اینکه از شما عاجزانه تقاضامندم در مجلسی که برایم گرفته می شود چه
زنانه و چه مردانه صد در صد از مصائب اهل بیت خصوصا امام حسین و حضرت
زهرا(علیهم السلام) خوانده شود، بالاخره نوحه خوان هایی در مجلس خواهند بود
تا اینکه آنچه گریه کرده می شود برای مصائب آنها بشود، ما که چیزی نیستیم
بالاخره ما هر چه داریم از اهل بیت(علیهم السلام)داریم و همچنین انقلاب
اسلامی مان تا حال به پای خود ایستاده و استوار است با توجه خاص و عنایت
آنهاست و الا ما فانی هستیم و بس. ان شاء الله آنچه که خداوند متعال وعده
فرموده، مستضعفین جهان را وارث زمین قرار خواهند داد، «و نرید ان نمن علی
الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم ائمه و نجعلهم الوارثین» (قصص/5)
سوم: آنکه هر چه در اول نوشتار بیان کردم انجام دهید و الا در محشر و روز
قیامت مسئولید.
چهارم: اما پدر و مادرم! پس از عرض سلام به شما از زمانی که به دنیا
آمده ام تا جوانی، خیلی اذیت و آزارتان داده ام؛ امیدوارم که از من به خاطر
اهل بیت(علیهم السلام) بگذرید و اصلاً آنچه از جوانی به بعد تا حال آنچه
که باید خدمتی می کردم نکردم و در واقع کوتاهی کردم مرا ببخشید، انسان خطا
کار است و من هم یکی از آنها...
پنجم؛ به خواهرانم! پس از عرض سلام، بدانید خواهران، اسلام از ما چیزی
نمی خواهد مگر اینکه به واجبات عمل کرده و از محرمات دوری کنیم، خصوصاً
نماز و حجاب بر شماست، و این را بدانید به قول امام امت: از دامن زن مرد
به معراج می رود، و در واقع زن مادر جامعه است، حال وظیفه خود را ببینید که
چقدر انجام داده اید. .
ششم؛ به برادرانم! پس از عرض سلام ببینید آنچه که از دستم آمده به شما ها
گفته شده و عمل کرده شد، گرچه خیلی کوتاهی کردم و آنچه که حق و وظیفه
برادری بوده انجام نداده ام و لکن شما را به آنچه که معتقدید قسم که راه
اهل بیت(علیهم السلام) را راهرو باشید، همراه عمل و بکوشید تا جان و مال
دارید، چنانچه پیامبر(صلی الله علیه و آله) فرمود: «علیکم بالکتاب و عترتی»
تا زمانی که از اینها جدا نشده ایم همان راه راست و درست است و گمراهی در
ما وجود ندارد و الا در ضلالتی افتاده و خواهیم افتاد که هیچ کس را یارای
نجات نباشد.
هفتم: به فامیل ها و آشنایان دور و نزدیک: پس از عرض سلام سفارش به اینکه
خودتان را در هیچ مسائلی کنار نکشید و بدانید که در این دنیا هم نباشید
بالاخره در آخرت حساب و کتابی است و اینکه نگویید ما اسلام را شناخته ایم و
اهل بیت(علیهم السلام) و قرآن را شناخته ایم، باید این شناختمان همراه عمل
باشد، با روحانیون و عالمان متعهد و عمل کننده به احکام الهی و شریعت
اسلامی نشست و برخاست کنید، خصوصاً در مسجد و جماعت و هیأت ها شرکت کنید تا
راه حق را از ناحق تشخیص بدهید.
هشتم: آنچه که به تمامی اهل خانواده و فامیل و آشنایان دور و نزدیک مربوط
می باشد؛ اینکه اسلام و قرآن با خون امام حسین و با فداکاری و جانبازی اهل
بیت(علیهم السلام) تا حال پایدار ماند و الا اگر که آن خون پاک معصوم ریخته
نمی شد و تا آن فداکاری ها نمی بود تا حال از اسلام و قرآن خبری نبود.
باید از جان و مال در این راه کوتاهی نکنیم.
در آخر شما را به عصمت اهل بیت خصوصا به امام حسین و به حضرت ابوالفضل
العباس و به حضرت زهرا(سلام الله علیها) قسم می دهم که آنچه از من حقیر
دیده اید به بزرگواری خودتان درگذرید و حلالم کنید. از خداوند متعال
خواهانیم که ما را در دنیا و آخرت یک لحظه به خودمان وا نگذارد و دست ما را
به سبب اعمال بدمان از دامن اهل بیت کوتاه نفرماید.
اولین کسی باشید که دیدگاهی برای" عزیز بیگلرمحمدی " می نویسد