زندگینامه
دهم آبان ماه سال 1343
در خانواده مذهبی و متدین اشرف، در شهر یزد کودکی پاک از سلاله ناب محمدی به نام
سید رسول دیده به جهان گشود.
دوران کودکی را با شور و شعف کودکانه در کنار تربیت دینی
و مذهبی خانواده پشت سر نهاد. و با فرا رسیدن بهار علم و دانش جهت آموختن علم راهی
مدرسه گشت. دوران ابتدایی و راهنمایی را با موفقیت پشت سر نهاد و جهت ادامه تحصیل
وارد مقطع دبیرستان در مدرسه زرگران شد و تا سال دوم دبیرستان ادامه تحصیل داد.
سید رسول از اخلاق حسنه و بسیار خوبی برخوردار بود. همزمان با بیداری مردم مسلمان
ایران و اوج گیری مبارزات انقلابی مردم بر علیه رژیم پهلوی او نیز چون سایر
برادران مسلمان و غیورش دوشادوش مردم حرکت کرده و در براندازی نظام پهلوی تلاش های
فراوان نمود و تا پیروزی انقلاب لحظه ای از پا ننشست. با پیروزی انقلاب و شروع جنگ
تحمیلی تحصیل را رها نمود و به آموزش نظامی رفت و پس از مدتی به عضویت سپاه
پاسداران انقلاب اسلامی درآمد و به منظور دفاع از اسلام و مرز و بوم ایران اسلامی
راهی جبهه های نبرد حق علیه باطل گشت و تا لحظه شهادت دقیقه ای از دقت و توجه و
حضور در میادین نبرد غافل نبود و با رشادت ها و دلاوری های فراوان به سمت فرماندهی
گردان ادوات تیپ 18 الغدیر منصوب شد. او در عملیات های بسیاری چون بدر و قدس 5
حضوری سبز و فعال داشت. سرانجام در تاریخ 20 آبان 1364 در سن 21 سالگی به درجه
رفیع شهادت نایل آمد و روح بی قرارش به سوی حق شتافت.
یادش گرامی و راهش پررهرو باد
وصیت نامه
پدر و مادرم امیدوارم که مرا ببخشید،
از اینکه نافرمانی شما زیاد کردم. از شهید شدن من ناراحت نباشید زیرا همگی رفتنی
هستیم و باید از این دنیای فانی هجرت کنیم پس چه بهتر که مرگمان با شهادت در راه
خدا باشد و پرونده حیاتمان با مرگ سرخ در راه الله بسته شود.
ای ملت ایران، همچنان که تا به امروز
اسلام را یاری کرده اید به یاری خود ادامه دهید. امام عزیز را تنها نگذارید. به
خدا قسم، بزرگترین نعمتی که به ملت ایران ارزانی شده، چنین رهبری قاطع و در عصر و
زمان ماست و شکر چنین نعمتی، یاری کردن اوست و پاسخ دادن به ندای هل من ناصر
ینصرنی این رهبر است.
تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)