برای تکمیل اطلاعات مربوط به شهدا و مساجد، از شما دعوت می‌کنیم تا با ارسال اطلاعات ارزشمند خود در این امر خیر مشارکت کنید.
اطلاعات خود را ثبت کنید
طلبه شهید: رضا سلیمانی»
«ان الله یحب الذین یقاتلون فی سبیله صفا کانهم بنیان مرصوص»
با درود فراوان بر محضر بقیه الله الاعظم (ارواحنا له الفداء) و نایب بر
حقش امام امت، خمینی بت شکن و با آرزوی پیروزی نهایی لشکریان توحید و با
آرزوی صبر و شکیبایی برای خانواده های محترم شهدا، اسرا و مفقودین.
آه خدایا! با چه زبانی و با چه حالی قلم در دست گرفته و وصیت نامه ام را
شروع کنم در حالی که غرق در معصیت هستم. وقتی به وصیت نامه های شهدا و
عاشقان لقاء الله نظر می کنم. جای یک وصیت نامه نویسی را می گیرم، چون من
در این مدت از عمر نتوانستم مقام و منزلتی والا و درجه علو را کسب کنم تا
بتوانم زیبایی عشق خدا را که شهیدان به آن مقام رسیدند، در این برگ سفید
بنویسم.
پروردگارا! ای خدایی که مهربانتر از پدر و مادر و بی اندازه بزرگی و سایه
رحمتت از حد تصورات و تفکرات انسان خارج است، چون هر چه گناه بزرگتر باشد
در مقابل رحمت تو قابل قیاس نیست و بسیار امیدوارم که جهادم و سعی و کوششم
را در راه خودت قرار خواهی داد و اگر برایم از جود و کرم بی نهایتت که
مثالش نیست یعنی شهادت در راه خودت را عطا کردی اول پاکیزه ام کن و بعد مرا
در زمره آن شهیدان که به درجه ها و اوصاف عالم روحانی و معنوی و حالات
عرفانی رسیده اند، قرار بده و یقین به این دارم که شهادت آخرین مرحله حد و
کمال انسانیت است. اما پیامی به امت قهرمان و شهید پرور مسلمان:
ای امت! قدر نعمتهای خداوندی را بدانید و این نعمت عظیم که خداوند به ما
عطا فرمودند، یعنی امام امت، خمینی عزیز می باشد. مبادا با اعمال ناخالصانه
و با ناشکری هایتان باعث شوید که امام از ما ناراحت شوند. باید به سخن
فرمانده شهیدمان باکری عزیز که فرمودند باید محتوای فرامین امام را درک
کنیم، جامه عمل بپوشانیم و مواظب دشمنان داخلی مخصوصا منافقین باشید.
نگذارید این روباه صفتان به اسلام و انقلاب ضربه بزنند و قدر این انقلاب
اسلامی را بدانید. مبادا دانسته و ندانسته صدمه ای زده باشید و بدانید که
این انقلاب بود که ما را از ظلمات تاریخی به روشنایی هدایت کرد و راه راست
اسلام و مفهوم آزاد زندگی کردن را به ما آموخت و ان شا الله که هیچ وقت
سنگر شهدا را چه در جبهه و چه در پشت جبهه خالی نگذارید. در مراسم شهدا و
دعاها و نماز جمعه ها و جماعات شرکت کرده و مشت محکمی به دهان یاوه گویان
بزنید.
اما چند کلمه ای با همرزمانم در گردان الرعد (تخریب)
ای برادران! مبادا از گردان تخریب که قلب لشکر به حساب می آید دست بردارید.
هر کس در این گردان آموزش دیده و کار کرده است، گناه بداند که این گردان
را ترک کند و باید در گردان و جبهه مانده و با تمام سختی ها بسازید، چنانچه
قبل از شماها ساخته اند و مبادا از جبهه دست بکشید که جوابگوی شهدا
نمی توانید باشید. در آخر از همه برادران می خواهم که بنده حقیر را عفو
کنند.
و سخنی با برادران پایگاهی و حزب اللهی و اهل مسجد:
برادران! رفته رفته مسئولیت ها زیاد می شود چون هر نفری از رزمندگان عزیز
که شهید می شود، مسئولیت آنها هم به عهده شماهاست. شما هستید که باید جای
آنها را پر کنید ( چه در جبهه و چه در پشت جبهه) و باید مساجد را گرم نگه
داشته و خالی نگذاریم که مسجد ستاد اسلام است. باید همه را با اعمال خویش
به مسجد راهنمایی کرد، دیگر دوران ظلمات گذشته، حالا راه از نور خورشید هم
روشن تر است، هیچ بهانه ای باقی نمانده، باید خود را دریافت. باید ببینیم
از کجا آمده و به کجا خواهیم رفت و باید همه در صراط مستقیم اسلام قرار
گرفته و خادم اسلام باشیم.
و اما چند سخنی با خانواده ام:
ای پدر و مادر عزیزم! مبادا بعد از من دلتنگی تان نسبت به من، شما را از
یاد و ذکر خداوند غافل بکند. چون که خداوند در قرآن کریم می فرماید: ای
کسانی که ایمان آورده اید مبادا که پدر و مادر و فرزندان و مال باعث شود که
از ذکر و یاد خدا غافل شوید. شما هم باید افتخار کنید که یک قربانی در
راه اسلام داده و در صف خانواده های محترم شهدا قرار گرفته اید. مبادا از
رفتنم ناراحت باشید. بدانید که این راه را که من انتخاب کرده ام، از نور
خورشید برایم روشن تر است. صبر را پیشه خود کنید که خداوند با صابران است و
ان شاء الله که مرا خواهید بخشید چون که وظیفه پسری را در حق پدر و مادر
انجام ندادم و ان شاء الله مثل همیشه با شرکت خویش در مراسم دعا و عزاداری و
مسجد، ادامه دهنده راه شهیدان بوده باشید.
اما خواهرانم! امیدوارم شما هم زینب گونه بوده و ادامه دهنده راه برادرتان
باشید. مبادا در فراق من شیون بپا کرده و باعث شادی دشمنان اسلام شوید. هر
وقت خواستید گریه کنید، به شهدای کربلا و همه شهدا گریه کنید که گریه کردن
بر شهید ثواب دارد، ولی اگر شیون و غوغا کنید، روحم از شما ناراحت می شود و
مسئله مهم برای شما حجاب شماست. امیدوارم که این سنگرتان را که از خون
شهید کوبنده تر است حفظ کرده باشید، الحمد لله که کرده اید و اما برادرانم!
امیدوارم که به حرف پدر و مادر گوش کرده و به درسهایتان برسید. همگام با
سنگر مدرسه همراه با درس، به فعالیتهای خود در مسجد و نماز و دعا ادامه
دهید. در آخر از همه آشنایان و کسانی که از من بدی دیده و بر من حق دارند،
حلالیت طلبیده و امیدوارم که این بنده گنهکار را حلال بکنند و اما در آخر
از همه می خواهم که دست از انقلاب و اسلام و رهبر عزیزمان که قلب تپنده امت
مسلمان است، بر ندارید.
استان:آذربایجان شرقی شهرستان:تبریز تولد:1344 شهادت:20/1/66-شلمچه
