loader-img-2
loader-img-2
طلبه شهید: حسینعلی رحیقی در سال 1344 در تبریز و در یک خانوادة علاقمند به اهل بیت عصمت و طهارت (سلام الله علیهم) دیده به جهان گشود. در طی دوران کودکی و قبل از ورود به دبیرستان، روخوانی قرآن را توسط والدین بزرگوارش فرا گرفت. در طول تحصیلات ابتدایی، در زمره شاگردان ممتاز بود. عشق و علاقه خانواده اش به دین مبین اسلام و روحانیت عظیم الشان، باعث شد که بعد از اتمام دوره ابتدایی، او را جهت ادامة تحصیل به حوزه علمیه بفرستند و در سال 1355 وارد مدرسة علوم دینی ولیعصر (عجل الله تعالی فرجه) شد. همزمان با تحصیل دروس مقدماتی حوزوی، نهضت امام خمینی فراگیر شد. او هم در کنار روحانیت مبارز و همگام با مردم انقلابی، در مبارزه علیه رژیم منحوس پهلوی شرکت نمود. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، در کنار امر مهم تحصیل علوم دینی، به مبارزه علیه گروهکهای ملحد و منافق و التقاطی پرداخت. پس از پایان جلدین لمعه، در سال 1360 در سالروز ولادت حضرت ولیعصر (عجل الله تعالی فرجه) در جشن عمامه گذاری شرکت نمود و توسط حضرت آیت الله شهید مدنی (رحمه الله علیه) به کسوت روحانیت در آمد و مزین به لباس مقدس روحانی گردید. برای تکمیل علوم حوزوی و بهره گیری از نعمات حوزه علمیه قم، به این شهر مقدس هجرت کرد و در مدرسة خان، مشغول ادامة تحصیل شد. با شروع جنگ تحمیلی، در مواقع مقتضی عازم جبهه های نبرد می شد و به امر تبلیغ و ارشاد رزمندگان در میادین نبرد می پرداخت. در جبهه، کلاسهایش جذابیت خاصی داشت و بسیجیان، بعد از شنیدن سخنرانی ایشان علاقة خاصی به او پیدا می کردند و از باز گشت او به حوزه ممانعت می نمودند. سر انجام این سرباز فداکار و عاشق امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) در 1/11/1365 در منطقه شلمچه به آرزوی دیرینه خود رسید و عاشقانه شربت شیرین شهادت را نوشید و به خیل حسینیان زمان پیوست. «پرواز در آشیانهای خلد برین بر او مبارک باد
 خدایا! من نمی توانم به این مردم خوب و از جان گذشته چیزی به
عنوان وصیت بنویسم، چرا که اینها همه بهتر از من هستند و من می بایست از
آنها درس می گرفتم، ولی چه کنم که درد دل را باید روزی بر زبان آورد.
ای مردم! شما را به خدا هیچ وقت از خدا غافل مشوید که پشیمانی بس بزرگی به
دنبال دارد. ای مردم! آنچه که اکنون در دست شما است امانتی بزرگ و مهم است
که خون میلیونها مسلمان از صدر اسلام تا کنون، مثمر این ثمر بوده است.
مواظب باشید که این ثمره را به خوبی پاسداری نمایید و با خلوص، این امانت
را حافظ باشید.
ای مردم! شما که همیشه فریاد می زنید که ما اهل کوفه نیستیم که امام را
تنها بگذاریم، بیایید واقعا عامل این سخن باشید که نه در شعار بلکه در عمل
هم پیرو آن ماه درخشان جماران باشید. تنها گذاشتن امام، تنها به ضد انقلاب
بودن و یا بی تفاوت بودن نیست؛ بلکه خیلی از ماها که ادعای حزب اللهی بودن و
در خط امام بودن را داریم عملا امام را تنها گذاشته ایم، به این صورت که
سخنان امام را و رهنمودهای او را غریب می گذاریم.
بگذار بدون پرده بگویم که این همه امام (روحی له الفدا) از وحدت می
فرمایند، کو آن وحدتی که امام سفارش آنرا می نمایند؟ چرا باید الآن جای جای
این مملکت اسلامی پر از اختلاف باشد؟ آخر چرا توجهی به این مهم نداریم؟
بیایید با اعمالمان دل امام عزیز را پر از خون نکنیم و با وحدت کلمه همچون
مشتی واحد باشیم و کس و چیزی را جز رضای خدا در نظر نگیریم. آری، در خط
امام بودن اینست که هر چه اسلام می گوید مطیع آن باشی. مگر نه اینست که
امام همیشه دم از اسلام می زند، پس ما که می گوییم پیرو راه امام هستیم
چرا مسائل اسلامی را رعایت نمی کنیم؟ چرا بازار غیبت و افترا رواج می یابد و
همه چیز را به حساب سیاست می گذاریم؟ بلی بعضی چیزها هستند که خیلی مهم
بوده و اگر بازگو نشود و مردم روشن نشوند به اسلام و انقلاب ضربه می خورد،
لیکن خیلی از چیزهایی که زبانزد ماها شده است، جز افترا و غیبت چیز دیگری
نیست.
در خاتمه چند کلمه ای هم به رزمندگان عزیز توصیه دارم که این نوشته بنده
موقعی به دستتان می رسد که دیگر دست من از این دنیا و این جبهه ها کوتاه
می گردد، ولی شما که هنوز هستید و فرصت خوبی دارید، بیایید جبهه ها را
واقعا معطر از مناجات و راز و نیازهای خود و واقعا دانشگاهی برای خود سازی
کنید.
بدانید که جنگ و جبهه در اسلام، بنفسه هیچ موضوعیتی ندارد، یعنی اینطور
نیست که جنگ و جبهه، یک هدفی و یک طرح از طرف اسلام باشد، بلکه جنگ برای
اجرای قوانین الهی است و وسیله ای است برای رسیدن به هدف مهم که عبارت است
از رسیدن فرد فرد مردم و کل جامعه ها به کمال وتحصیل رضای الهی؛ پس حال که
اینطور است، جبهه ها را برای خودتان هدف قرار ندهید بلکه همانطوری که توجه
بیشتری به این وسیله دارید و انشاء الله بیشتر از پیش توجه می کنید، توجهی
به هدف هم داشته باشید، بطوریکه خود را در این جبهه ها بسازید که نمونه
کاملی از یک مسلمان و مؤمن واقعی باشید.
خداوند ان شاء الله پشت و پناه شما رزمندگان باشد و طول عمر با عزت و عظمت
به امام عزیزمان عنایت بفرماید و نیز جمیع خدمتگزاران به اسلام را از جمیع
بلیات محفوظ بدارد. «مرا ببخشید از اینکه آنچه را که خودم نکرده ام به شما
توصیه می کنم، ان شاء الله که ثمر افتد»
«اللهم ارض عنا و ارض حجتک عنا و ارزقنا توفیق الشهاده فی سبیلک باخلاص
لوجهک لتغفر بها ما کان تعلم منی»
حسین علی رحیقی
29/9/1365
استان: آذربایجان شرقی شهرستان: تبریز تولد: 1344 شهادت:
10/11/65- شلمچه
اولین کسی باشید که دیدگاهی برای" حسینعلی رحیقی " می نویسد