زندگینامه
سید محمد ابراهیمی در اردیبهشت ماه
سال 1342 در شهر «انار» یزد دیده به جهان گشود. قابله محلی را خبر کردند، بعد از
سه تا دختر، از خدا پسر می خواستم. صدای زن ها آمد: «آب گرم، هر چه که قابله می گفت. آخرش هم،
شیرینی! شیرینی! صدای صلوات
بلند شد و بعد هم «پسر، پسر» خدایا شکرت. اسمی که قبلاً آماده کرده بودم، به ذهنم
آمد. «سید محمد» بغلش گرفتم و در گوش او اذان گفتم. مادرش دائماً کنار گهواره او قرآن می
خواند و چون همسرم شیر نداشت برای سید، دایه گرفتم. منزل ما، در همسایگی مسجد بود
و همین امر باعث شده بود که با علماء و مبلغین بیشتر هم صحبت شویم، او تا کلاس
پنجم را در دبستان سعدی «انار» خواند و راهنمایی را در مدرسه «خیام».
بعداز کلاس اول راهنمایی، نزدخواهرش
در یزد رفت و سپس به هنرستان رفت و در رشته راه و ساختمان مشغول شد. پس از اخذ
دیپلم و با شروع جنگ تحمیلی، عضو سپاه پاسداران شد و از همان ابتدا به دلیل قابلیت
های فوق العاده ای که داشت، مسئول واحد آموزش سپاه قروه شده و در نهایت جانشین
فرمانده عملیات تیپ 18 الغدیر! او درنیمه شعبان، اردیبهشت سال 1365 ازدواج کرد و
در حالیکه همسرش باردار بود، در ساعت 9:10 دقیقه صبح هشتم بهمن ماه 1365 ، بر اثر
اصابت ترکش به پهلویش در منطقه عملیاتی کربلای 5 در 23 سالگی به شهادت رسید. پس از
شهادتش فرزندش به دنیا آمد و نام او را به سفارش خود شهید سید علی محمد گذاشتند
.پیکر پاک سید چند سال در جبهه ها ماند تا اینکه فرزند او در 9 سالگی به تشییع
جنازه پدرش آمد، تنها تکه هایی از استخوانش بازگشت و چه عطری هم داشت!
گلزار شهدای شهرستان یزد میزبان بوی
خوش سید حسین گشت.