بسم رب الشهداء
برگرفته شده از کتاب : آخرین خلوت
شهید عباسعلی شادور، در سال 1340 در خانواده ای مذهبی ، در شهر بوشهر متولد شد. او از همان دوراز کودکی ، علاقه ی زیادی به نماز و کارهای مذهبی داشت و در این زمینه زبانزد دوستان و خانواده بود. عباسعلی ، دوران ابتدایی را در دبستان سعادت بوشهر، دوران راهنمایی را در مدرسه ی امیرکبیر و مقطع دبیرستان را در مدرسه ی طالقانی سپری کرد. شهید با اوج گیری انقلاب ، فعالیت های سیاسی خود را شروع کرد و در تظاهرات و راهپیمایی ها و پخش اعلامیه های حضرت امام (ره) شرکت فعال داشت . او عضو بسیج بود و با شروع جنگ تحمیلی ، طی چهار مرحله به جبهه اعزام شد . آخرین باری که به جبهه رفت ، هنوز بیست روز از رفتنش نگذشته بود که در عملیات فتح المبین در تاریخ 1361/1/2 به درجه ی رفع شهادت نائل آمد .
برادر شهید می گوید : اواخر سال 1359 ، ایشان به جبهه رفت و تا زمان شهادتش 4 مرتبه عازم جبهه شد . با هم رزمانش از مسجد توحید به جبهه اعزام شدند و درعملیات فتح المبین که در تاریخ 1361/1/2 انجام شد ، در منطقه شوش به شهادت رسید. او اخلاق خیلی خوبی داشت و خیلی خوشرو بود . آخرین باری که می خواست به جبهه برود ، هر چه به او گفتم : به جبهه نرو؛ من تازه از سربازی آمده ام و دوست دارم مدتی با هم باشیم ؛ اما او اصرار به رفتن داشت . روزی که جسد برادرم را به بوشهر آوردند ما اطلاع نداشتیم . عروسی یکی از دوستانم بود و ما تا ساعت 12 شب آنجا بودیم و بعد که خواستم به خانه بروم ؛ یکی از دوستانم گفت : اگر برادرت شهید بشود چه کار می کنی . گفتم : هیچی او هم مثل بقیه شهدا ؛ خواست خدا بوده و را پیش خود برده است . صبح روز بعد ؛ یکی از دوستانم به منزل زنگ زد و گفت : به محل کارم بیا ؛ کارت دارم . وقتی که این خبر را به من داد ، اول باورم نشد و با هم به تعاون رفتیم و لیست شهدا را بیرون آوردیم و اسم برادرم را در آن لیست دیدم . در تاریخ 61/1/6 او را آروده بودند و در نماز جمعه اعلام کردند که بعد از نماز ؛ تشیی
ع جنازه ی 4 شهید است ؛ که یکی از آن شهدا هم برادر بنده بود که آنها را تا بهشت صادق تشییع کردند .