زندگینامه
عبدالرضا حاجبی سال 1348 در یزد دیده
به جهان گشود.
پس از طی دوران طفولیت در 6 سالگی تحصیل
را آغاز نمود و مراتب درسی را با موفقیت پشت سر گذاشت. دوران راهنماییش مصادف بود
با حوادث انقلاب و ایشان با وجود سن کمی که داشت بسیار پرشور در راهپیمایی ها شرکت
می کرد هم چنین حضور فعال او در مراسم دعا و توجه خاصی که از 8 سالگی برای ادای
نماز داشت باعث شده بود از جذابیت خاصی میان اهالی محل، معلمان و دانش آموزان
برخوردار شود.
هنگامی که چهارده ساله شد در بسیج ثبت
نام کرد و آموزش نظامی را فرا گرفت. شب ها پس از رسیدن به درس هایش به پایگاه حظیره می رفت. او
مجموعاً هفته ای دو شب در خانه بود و بقیه را از شب تا صبح به پاسداری از شهر
مشغول بود.
هنگامی که فرمان بسیج عمومی صادر شد،
از خانواده ی خود اجازه ی رفتن به جبهه خواست. وقتی خانواده اش به او گفتند: «جبهه
برای تو همین مدرسه است در پاسخ به آن ها گفت: جبهه ی عمل آن جاست که در آن دفاع
از مملکت و اسلام و قرآن باشد. من حتماً باید به جبهه بروم و از کشورم دفاع کنم.
حتی اگر با من مخالفت کنید، باز هم می روم چون وجودم سرشار از عشق جبهه و شهادت
است و امکان آرام گرفتن برایم نیست.
شما اگر از مرگ در جبهه می ترسید
بدانید که ممکن است حتی در رختخواب هم مرگ به سراغ انسان بیاید پس چه بهتر که من
در جبهه ی نبرد حق علیه باطل شرکت کنم و در آن جا شهید شوم.»
خلاصه برخلاف مخالفت های خانواده، در
سال 1364 با خداحافظی از تمام افراد خانواده رهسپار جبهه شد و پس از یک سال حضور
در جبهه در سال 1365 در سن 17 سالگی به فیض عظیم شهادت نایل آمد.
تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
