الیاس
حامدی در روز چهارم خردادماه سال 1340 در روستای «استخرسر» از توابع
مازندران دیده به جهان گشود. کودکی او در سایه خانواده ای مذهبی و مستضعف
سپری شد و همراه کودکان همسال خود به مدرسه رفت و تحصیلاتش را تا سال دوم
راهنمایی ادامه داد اما فقر مالی خانواده او را از تحصیل بازداشت و به
ناچار در شرکت راه سازی مشغول به کار شد.
تا اینکه انقلاب، او را نیز متحول ساخت و الیاس به عنوان یک مسلمان واقعی
زبانزد خاص و عام شد.
پس از پیروزی این نهضت عظیم مردمی نیز در جرگه پاسداران انقلاب اسلامی به
مبارزه با سوداگران مرگ در سیستان و بلوچستان برخاست. چندی بعد در مریوان
با مزدوران حزب کومله و دمکرات مقابله نمود و در سال 1362 در اهواز به
عنوان جانشین گردان صاحب الزمان(عج) خدمت کرد. سه ماه نیز سرپرستی بسیج
کارگری سپاه سوادکوه را بر عهده گرفت.
دلش پر می کشید برای حضور در عرصه عشق، برای مبارزه با متجاوزین و بالاخره
راهی شد و در بیست و هفتمین روز از اسفندماه سال 1364 در عملیات والفجر 8
فاو را به خون پاک خود زینت داد و در سن 24 سالگی به شهادت رسید.
پیکرش را 12 سال بعد در سرزمین ایران اسلامی به خاک سپردند.
*به روایت دیگر
دربهار 1340 در روستای « استخر سر » از توابع بخش« پل
سفید»درشهرستان« سوادکوه»و در یک خانواده مذهبی و مستضعف چشم به جهان گشود .
تا دوم راهنمایی به تحصیلات ادامه داد ، اما به علت فقر مادی ناچار به ترک
تحصیل شد و به عنوان کارگر در شرکت راه سازی به فعالیت پرداخت .
نام پدر:شکرالله
در دوره مبارزه با حکومت طاغوت ، رفتار و کردارش تجسم عینی یک مسلمان
وارسته ، چهره اش جلوه گاه نور ایمان و دلش سرشار از عشق به امام و اسلام
بود . پس از پیروزی انقلاب شکوهمند به صف پاسداران انقلاب اسلامی پیوست .
وی در تاریخ 8/5/60 ازدواج کرده و صاحب یک دختر شد.او از لحاظ اخلاقی فردی
بسیار متواضع و خوش برخورد بوده و زهد و تقوای او زبانزد همگان بوده است و
در کارهای فرهنگی نقش به سزائی داشت.شهید در طول دوران خدمت خود چندین
مرحله به جبهه اعزام گردید. اولین ماموریت او 3/1/59 مبارزه با قاچاقچیان
مواد مخدر و سوداگران مرگ وخوانین منطقه سیستان و بلوچستان بود . با شروع
جنگ در تاریخ15/6/60تا22/6/60در منطقه مریوان و کردستان به مقابله با
منافقین پرداخت و در تاریخ2/7/60برای فراگیری آموزش فرماندهی گردان منطقه 3
به چالوس عزیمت کرد. سپس در تاریخ20/2/62به منطقه جنوب اعزام شد و به
عنوان جانشین گردان صاحب الزمان انجام وظیفه نمود . و بعد از اتمام ماموریت
در شهرستان سوادکوه بعنوان سرپرست بسیج ادارات انجام وظیفه میکرد و از
بهمن ماه سال62 تا مهرماه سال 63در لشگر 25 کربلا مشغول به خدمت بوده و در
تاریخ 10/7/64 به جبهه اعزام شد و در واحد اطلاعات عملیات لشگر به کار خود
ادامه داد تا سر انجام در سال23/12/ 64 در منطقه فاو به آرزوی دیرینه اش
رسید . پیکر مطهرش در میان خاک های فاو سال ها ناپدید بود تا این که بعد از
12 سال به آغوش گرم خانواده برگشت . جز پلاک و استخوان و راهی ناتمام چیزی
از او باقی نمانده بود.محل دفن:گلزار شهدا پل سفید
«بیایید
یک انقلاب در درون خود به وجود بیاورید و خود را از دست شیطان رها سازید
عمر انسان زودگذر است. اعمال نیکویتان فقط برای رضای خدا باشد».
