در خانواده ای مستضعف و کشاورز بدنیا آمد
* از هوش و قریحه ای کم نظیر برخوردار بود
* با نهادها و ارگانهای انقلابی فعالانه همکاری می نمود
* بخاطر فعالیتهای چشمگیرش به عنوان سرپرست روحانیون و مردم اهل سنت شهرستان سلماس برگزیده شد
* و سر انجام توسط ایادی مزدور شرق و غرب به شهادت رسید
((حقّ بر باطل پیروز است )) این شعار همیشگی شهید جنگلی بود بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ٬
گذشت زمان صفها را در بوته آزمایش قرار داده و مانند غربالی صف ضد انقلابیون دریوزه را از
صف انقلابیون یکتاپرست جدا کرد که شهید جنگلی از این آزمایش الهی با رویی سپید بیرون آمده و
با چهره ای گشاده به دیدار معبودش شتافت.
در ۳ سالگی دو چشم خود را بر اثر بیماری آبله و
در ۶ سالگی دست راست خود را بر اثر افتادن در تنور از دست داد.
روحانی مبارز٬ قاری و حافظ قرآن ٬ حجت الاسلام عزیز جنگلی در سال ۱۳۲۲ هجری شمسی در
خانواده ای مستضعف و کشاورز در روستای آبگرم از توابع شهرستان سلماس پا به عرصه
حیات گذاشت.هر روزی که بر عمرش افزوده می شد نبوغ و استعداد فوق العاده اش با شکوفایی
هر چه بیشتر آشکار می گردید .هنوز سه سال از عمرش نگذشته بود که روزگار اولین آزمایش
را در مورد وی به مرحله اجرا درآورده و با گرفتن دو چشم وی بر اثر بیماری آبله تاریکی ظاهری
را برایش به ارمغان آورد .
هر چند که عزم راسخ شهید جنگلی هیچ گونه خللی به اراده اش وارد نمی ساخت ولی روزگار دگربار
چهره ی دیگری از خود نشان داد و دست راست وی را بر اثر افتادن در تنور از کار انداخت .
وقتی که به سن شش سالگی رسید با تشویق و راهنمایی مادر مومنه اش که به علم علاقه وافری داشت
تصمیم گرفت به تحصیل علوم دینی بپردازد.
روزهای اول تحصیل با یاد گرفتن حروف الفباء با تمام دشواری هایی که به علت وضعیت جسمانی
داشت به یاد گرفتن جزء اول قرآن پرداخت . بالاخره سطوح ابتدایی و مقدماتی را با شیوه حفظ تمام
دروس به اتمام رسانید.سپس با بیست تومان و سفره نانی برای ادامه تحصیلات اسلامی به مسافت
چهار صد کیلومترکه دورتر از زادگاهش بود می رفت .روحانی شهید از همان اوایل تحصیل هوش
و قریحه ی بی همتایش را آشکار ساخت .هر چیزی را که از قرآن وفقه و احادیث و غیره برایش
می گفتند یا می خواندند حفظ می نمود .
خوشحالی از یادگرفتن علوم دینی مجالی برای فکر کردن در مورد وضع بد مالیش به وی نمی داد .بارها
می گفت که بی پولی و گرسنگی در برابر قرآن یعنی کلام خدا اصلا به حساب نمی آید و تاکید می کرد
که :
((من مانند پروانه ای عاشق به دور شمع هستی بخش قرآن می گردم
و آنقدر طوافش می کنم تا از عشقش بسوزم))
وضع وخیم مالی شهید جنگلی وی را مجبور می ساخت که اکثر شبها با شکمی گرسنه سر به بالین گذارد.
بعد از دوازده سال تحصیل و اشباع وجودش از علوم شروع به تدریس در حوضه علمیه کرد .بعد از مدتی
برای نشر علوم دینی در میان مستضعفان جامعه به روستاهای اطراف رفت و در هر یک ار این روستاها
مدتی را صرف تبلیغ و راهنمایی مردم محروم این مناطق کرد و شاگردانی را نیز تربیت نمود
وی سالهای سال با دست و پای لنگ و چشمانی نابینا همرا ه پسرش محمد شفیع از دهی به ده کوره دیگر
می رفت تا وظیفه اش را نسبت به اسلام انجام دهد.
وی زبان مردم مستضعف و محروم روستا نشین را بخوبی می دانست چون درد و درمان آنان را بهتر
از هر کس دیگری می شناخت ٬ گرسنگی را می شناخت چون با آن دمخور بود٬بیماری را می شناخت
چون همیشه با آن در ستیز بود .ظلم را می شناخت چون عملا لمس کرده بود و فقر را می شناخت
چون همیشه در کنارش بود
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و مسئله پیدایی گروهکها وی از این مسئله ناراحت بود و یاد آور می شد
که: دشمنان اسلام و در راس آن امپریالست جهانخوار غرب می خواهد از شعار تفرقه بینداز و
حکومت کن استفاده کرده و وحدت میان مسلمین را از بین ببرد .خدماتی که وی برای ایجاد
وحدت کلمه در منطقه انجام داده است بی حد و حصر است.
همیشه به مخالفت با اربابان ستمگر بر می خاست و رعایای مستضعف را تشویق به گرفتن حق و حقوق
خود از دست اربابان غارتگر می نمود .با نهادها و ارگانهای انقلابی فعالانه همکاری می نمود .بر اثر
تبلیغات وی بود که تعدادی از افراد مسلح ضد انقلابی به آغوش اسلام و ملت برگشته بودند و بخاطر
فعالیت های چشم گیرش به عنوان سرپرست روحانیون و مردم اهل سنت سلماس برگزیده شد .
وی چندین بار به حضور امام امت رسیده بود و از محضر پر برکتش فیض برده بود .
شهید جنگلی بارها در مسابقات قرائت و حفظ قرآن شرکت کرده بود و سه بار مقام نخست در
استان آ-غ و دوبار مقام نخست در مسابقات کشوری و با یک بار شرکت در
مسابقات بین المللی مقام سوم را کسب کرده بود و در سال61 نیز برای شرکت در مسابقات
بین المللی خود را آماده می کرد که توسط
مزدوران استکبار جهانی شرق و غرب ٬ شمع وجودش خاموش گشت.
قاتلین مزدور در تاریخ30/10/61 شب هنگام چون خفاشانشب پرست از لانه خود بیرون خزیده
و وی را از سر سفره شام و در مقابل چشمان مادر و زن وبچه هایش بیرون برده و با قنداق تفنگ
مقاومت بستگانش را در هم شکستند .ظلمت و سرمای شدیدزمستان روستای آبگرم
شاهد شهادت مظلومانه این روحانی بزرگوار جمهوری اسلامی ایران می شود.
((راهش مستدام و روحش شاد باد و برای شادی روح تمامی شهیدان
ایران عزیزمان و شادی روح شهید ملا عزیز جنگلی