loader-img-2
loader-img-2

آثارمنتشر شده درباره ی شهید

شهید یا عملیات مرتبط :

سیدمحسن روحانی سیدمحسن روحانی
نام پدر : سیدجعفر تاریخ تولد : 8/29/60 12:08 PM محله سکونت : قم وضعیت تاهل : 63


زبانش، چشمه ای بود که با جوشش خود، درخت دلها را آب می داد. و کلامش، نوری که ظلمت را از صحنه عقول می زدود. نامش, «روحانی», و میل و تعلّقش نیز «روحانیّات» بود.
او «بنده» بود. و عبادتش, گاه اشک قلم که بر پیشانی سفید کاغذ جاری می شد, و گاه اشک دیده و قطره های زلال و روشن چشم, که در سیاهی شب به زمین می ریخت. و گاه قطره های گرم خون, که تقدیم آسمان حضرت دوست می شد.
این وظیفه شناسی, چنان او را از حضیض زندگی تا اوج بندگی برد که بوی بهشت را در لحظه لحظة حیاتش منتشر کرد. و این «سید» سحرخیز و سحرسوز, بنده ای شد که بند بند وجودش در بند دوست گرفتار آمد. و به جایی رسید که درد دلش با دُردِ عشق درمان شد.
سرانجام, آن اشکهای, عاشقانه درخت نیازش را بارور کرد. و دست گریه, خندة خون را بر پیکر مبارکش پاشید. او با پرپر شدن, از برهوت فراق, به باغ سبز وصال پر کشید.

صحرای خطر گام مرا می خواند
صهبای سحر، جام مرا می خواند
وقت خوش رفتن است، هان، گوش کنید!
از عرش کسی نام مرا می خواند
ستاد بزرگداشت مقام شهید