loader-img-2
loader-img-2

اعتراض-ماجرای پادگان اقدسیه5

شهید یا عملیات مرتبط :

بهرام آریافر بهرام آریافر
تاریخ تولد : 2/5/48 12:02 PM وضعیت تاهل : 63 تاریخ شهادت : 7/27/95 12:07 PM محل شهادت : مناطق مرزی به کویر کرمان

صدای بلندگو کشتی گیران را به روی تشک فراخواند و بهرام اسم خود را شنید:

_ (( دانشجوی سال یک ، بهرام آریافر با دوبانده قرمز)).

بچه های گروهان یک معطل نکردند و فریاد زدند : شیره.

هر دو کشتی گیر به وسط تشک آمدند کشتی شروع شد. آریافر خونسرد و با درایت و عبادی هیجان زده و پرشور کشتی می گرفت. شگرد آریافر در گرفتن زیر یک خم در دانشکده مثال زدنی بود. داوران امتیاز می دادند. هر کدام دو امتیاز داشتند. سیاوشی یک ریز فریاد می زد:

_ (( بهرام ، برو زیر یک خم)).

عبادی با همه هیجانی که داشت از ابتدای کشتی مراقب بود تا آریافر زیر نگیرد اما در یک لحظه که به جلو یورش آورده بود آریافر جا خالی کرد و گارد عبادی خالی ماند آریافر خیز برداشت و دست را دور پای عبادی قفل کرد. سیاوشی به شانه عزیزی کوبید:

_ (( کارش تمومه. اگر فیل هم باشه بهرام خاکش می کنه)).

به راستی هم اینگونه بود وقتی آریافر زیر می گرفت دیگر به حریف امان

نمی داد. یک لحظه همه در انتظار امتیازات دیگر ساکت شدند. اما کاری از پیش نرفت. آریافر لحظاتی پاهای عبادی را نگه داشت و در یک لحظه فن را عوض کرد.

آه از نهاد سیاوشی بلند شد:

_ (( کلکشو می کندی دیگه)).

آریافر خوب کار نمی کرد. داور اخطار داد واو را در خاک نشاند و همین یک امتیاز برای برنده شدن عبادی کافی بود. دست عبادی به عنوان برنده بالا رفت و اریافر دوم شد. سیاوشی در رختکن امان نمی داد :

_ (( آخه بهرام جون تو کشتی برده رو باختی)).

آریافر فقط گفته بود :

_ (( از نفس کم آوردم)).

سیاوشی دلخورتر از پیش جواب داد:

_ (( این حرفا کدومه؟ اون موقع که زیر می گرفتی چرا نبردیش تو خاک )).

بچه های گروهان از اینکه سکوی اول را از دست داده بودند دمق بودند و سروان بایندر لبخند معنی داری به لب داشت. داور وسط رو به یکی دیگر از داوران کرد و گفت:

_ (( این آریافر مثل همیشه کشتی نگرفت؟))