loader-img-2
loader-img-2
 

وصیت
نامه ابراهیم گله«»

بسم الله
الرحمن الرحیم

والعصر –
ان الانسان لفی خسر – الا الذین امنوا وعملوا الصالحات وتواصو بالحق
وتواصوبالصبر 

       درود بر روان پاک پیامبر اکرم (ص) وخاندان
مطهرش با سلام وتحیت وآروزی طول عمر برای امام امت یارویاورمستضعفین امید محرومان
خمینی بت شکن (.......)سلام بر شهیدان از شهیدان کربلای حسینی تا شهید ان کربلای
خمینی وسلام بر رزمندگان پر توان اسلام از ایران تا لبنان تا فلسطین تا اتیوپی تا
افغانستان وتا هر جایی که نیرویی برای اسلام میرزمد .

     خدایا تو خود شاهد باش چند خطی را که بعنوان
وصیتنامه مینویسم تماما وکمالاً با شعور وعقل ودر کمال صحت جسمی وعقلی بوده
وهیچگونه جبر واکراهی در میان نبوده ونیست وامیدوارم که مندرجات وصیتنامه برای
رضای خدا وبنفع مؤمنین باشد .

     نمی
دانم وصیتنامه ام را از کجا شروع کنم واز مطلبی سخن بگویم ، از خوبی خوبان بگویم
یا از پلیدی زشت صفتان از حسین بگویم یا از یزید از حال بگویم یا از آینده ، از
حال که بر همه معلوم است سخنراندن چه بود ، به قلبهای سختر از سنگ موعظه کردن چه
بود حال برهمه روشن است از آینده باید گفت آینده ای پر خطر ، خطری که مجهول است . مجهولی
که درپیش است پیشی که آلیاژ شک وریب را نمی پذیرد .

     مرگ جاکندن ،غسل وکفن شد تنها تاریکی قبر ،
وحشت قبر فشارقبر ، غربت وتنهائی در قبر ، عالم برزخ ، صحرای محشر ، روز قیامت
وجهنم وبهشت ... ای انسانهای خفته در بستر هوس        بر خیزید موذن اذان بیداری سر داه – طنین
صدایش از خاور دور ، از شرق وغرب از لبنان تا فلسطین از فلسطین تا افغانستان از
افغانستان  تا هندوستان از هندوستان تا
لیبی تا مراکش  تا مصر تا سوریه تا کوچک
وبزرگ تا نزدیک ودور وتا هرگوش شنوایی رسیده وتوای ایرانی غافل تا بحال تو در
استماع ولبیک این طنین بر همه اولی تری ، خفتگان خاور دور از خواب غفلت بیدار گشته
اند وچشمهای پر چرت خود را با آب هوشیاری غسل داده اند وتوای از قافله بجا مانده
صدای موذن را شنیده ای یا نخواستی بشنوی گویا پنبه درگوش کرده ای پنبه عناد است یا
جهل .. هوشیار باش که این خواب تو عمر طولانی ندارد وتورا به گرداب نیستی وفنا می
برد تصمیمت را بگیر اگر هنوز تصمیم داری ار وارثان اشقیا باشی مرا با تو کلامی
وحرفی نیست ولی اگر سعادت دوست هستی ومصمم آمدنتن ...بسم الله وخوش آمدی .

    حالا که آمده ای با خود را آزاد نمایی گوش
مرا ده به موذن من صدای موذن  را شنیدم که
می گفت خواب دیگر بس است عافیت اندیشی دیگر محکوم است باید ایستاد در دنیایی که
ایستادن جرم است استقامت محکوم است ؟ عقلهای راحت اندیش باورشان شده که نمیتوان
ایستاد ، مردم را باید قیام داد وما را طلایه دار این نهضت وقیام هستیم . ای حر ،
موذن ادامه و میفرماید: ناپاکان به سرزمین طاهران حمله ور شدند وسلاحشان کنیه است
سلاحی که از 14 قرن به آنها به ارث رسیده .

      از ابوسفیان تا یزید از یزید تا خلیفه
عباسی ودست به دست  هر ذریه نا پاک گشته
واکنون ای میراث نجس بدست رذیل ترین انسان نما یعنی صدام ، این شکل گرفته از دو
هوس نامشروع رسیده . موذن با صوتی زیبا که حاکی از 14 قرن درد ورنج وغربت است
فریاد میزند . اسلام در خطر است .دین محمد (ص) در خطر است . بپا خیزید ای وارثان
حسین علیه السلام ای فرزندان عاشورا از کشور دین وناموس خود دفاع کنید وبر همه
مسلمانها دفاع را واجب نموده ودر راس همه مسائل مسلمانان جنگ را اعلام وتکلیف
میکنم . پس تو ای خواهر وبرادر مسلمان . سحر خیزان کاروان عزت ونور را به سر منزل
مقصود رساندند وهمزمان با طلوع خورشید پیروزی به آنچه وعده شان داده بودند رسیدند
.

     چه
سعادتمند بودند آنهایی که لبیک گفتند وکار حسینی کردند وآنهایی که ماندن باید کار
زینبی کنند . پس ای عزیزان لبیک گویی موذن بیداری وهوشیاری باشید . امروز همانروز
است که امام حسین (ع) فرمود که ای شمشیرها اگر دین جدم (ص) تنها با کشتن من میماند
پس مرا در بر گیرند . و امروز هم همانروزی است که وارثان حسین را باید در بر گیرند
تا بقاءدین محمد (ص) تضمین گردد . امروز روزی نیست که معنای جهاد در انفاق مال صورت
گیرد . جهاد با مال مکمل جهاد با نفس  است
.

     حسین زمان امروز تنها به اسبهای تند وتیز
عبیدا.. نیاز ندارد . براعزام ظاهری نیازندارد . برمال عبیدا... احتیاج ندارد بلکه
به خود عبیداله نیاز دارد . ای مردم مؤمن وانقلابی از مرگ نهراسید زیرا مرگ شتری
است که در خانه ای میخوابد واین جبر روزگار است . همانطور که امام  عزیز فرمود در واژه شهادت ترس معنا ندارد . پس
ای مسلمان در مکتب مقدس اسلام ترس از مرگ وجود ندارد این صورت ظاهری خوف از جهاد
جنگ توپ مسلسل ، خمپاره از اینکه وحشت دارد . و برای ما ترسناک است . علت آن را
باید در گناهان جستجو کنیم ومیدان جنگ بهترین کفارات بر گناهان ما است .

     سالکان الی الله آنقدر محو در عظمت خدا
میشوند که به هنگام خطر صدمات وجراحات وارده بر جسم وجانشان را فراموش میکنند .
هنگامی که یوسف پیامبر (ع) وارد بر محفل زلیخا ویاران  زلیخا میشود آنقدر در عظمت وزیبایی یوسف پیامبر
(ع) غرق میشوند که درمیوه ترنج دست خود را میبریدند وبراین جراحت هیچ احساسی
نداشتند . شهدای ما نیز این گونه بشهادت میرسند پس راضی نشوید مرگ بشکل زشت ونکبت بار
به سراغ شما بیاید .

       مردم مؤمن وانقلابی بدانید در این عصر ایمان بر
اساس انقلاب سنجیده میشود آنکس ایمان دارد که به انقلاب اعتقاد داشته باشد اگر ضد
انقلاب باشد و یا بدست آوردهای بدست آمده یا دست آوردهای در پیش داشته این انقلاب
اعتقادی نداشته باشد  ومخالفت کند . مطمئن
باشید بویئ از دین نبرده ولعنت خدا ورسولش بر آنها باد.

       روحانیت در خط امام را تنها نگذارید وآنها را
دوست داشته باشید وبه آنها احترام نمائید 
من هیچ قشری را با شرافتر ، پاکتر وخالصتر از این قشر شریف ندیده ام خدا
آنرا برای اسلام ومسلمین حفظ نماید وای مردم از شما تقاضا دارم با روحانیون پست
صفتی که بر علیه انقلاب عمل میکنند سخت بگیرید واینها از هر کثیفی کثیفتر واز هر
نجاستی نجستر هستند . صفوف نماز جماعت را فشرده تر نمائید ودر مراسم مذهبی وسیاسی
هم شرکت کنید جای برادران بسیج باشید ، امیدوارم هر کس هر گونه بدی از من دیده ما
را ببخشد از همه حلال بودی میگرم ولعنت خود را بر ضد انقلابها ومفسدین منافقین
خصوصاً روستای هادی آباد اعلام مینمایم وامیدوارم خدا در دنیا وآخرت بر روی آنها
سیاه کند هر چند که حالا هم سیاه شده .

      پدر ومادر عزیز امید دارم از سر تقصیراتم
بگذرید ومرا حلال کنید وبعد از مرگ برایم طلب بخشش نملئید وامید دارم خواهرانم مرا
ببخشند وحلال کنند چون به آنها خوبی نکردم ولی مطمئن باشند کخ من آنها را قلبا
ًدوست داشتم ودارم موفق وسر بلند باشید پدر ومادر امید دارم بعد از من خانواده ام
بخوبی نگه داری کنید وبه آنها محبت کنید وهیچ کس را اجازه ندهید با آنها بدرفتاری
کند هر کس آنها را اذیت کند مرا اذیت کرده وهر کس 
آنهارا خوشحال کند مرا خوشحال کرده واجر اورا به خدا میسپارم از هر کس هر
چه میخواستم اگر توان دارد که پس بدهد بدهد  واگر نمی تواند من حلال دنیا وآخرت کردم  .

       نه ضد انقلاب وهر کس از من چیزی میخواهد
پس از اثبات از خانواده ام تحویل بگیرد اگر خواستید برایم گریه کنید . بیاد
زهرا(س) گریه کنید . برای پهلوی شکسته او گریه کنید . مردم شریف .مؤمن روستای هادی
آباد مسجد را رها نکنید به هیچ قیمتی اجازه ندهید که سید فاخر نظاری از روستای شما
نقل مکان کند که او روحانی عالیقدری است وامید دارم خدا او را حفظ کند . ودشمنان
او را نابود کند . ضمنا ًسادات محترمی در روستای ما هستند که آنها را احترام
نمائید .

وصیتنامه
جداگانه ای برای عزیزان در پایگاه نوشتم .                

والسلام
علی من اتبع الهدی

امانت
خدا ابراهیم گله

 
اولین کسی باشید که دیدگاهی برای" ابراهیم گله داری " می نویسد