loader-img-2
loader-img-2
زندگینامه طلبه شهید عباسعلی مهرابی استان: اصفهان شهرستان: نجف آباد باران را می ستایم که به نجابت و پاکی تو می ماند، آسمان را می ستایم که به صداقت تو می ماند. و درختان سرو را دوست دارم که به قامت رعنایت می ماند، استوار و ایستا. همه روزهای خوب خدا دوست داشتنی است امّا آن روز در سال 1345 که تو به دنیا آمدی بیشتر از گذر ایّام در خاطراتم جا مانده است. خاک روستای کوشک را بیشتر دوست می دارم چون تو بر آن قدم نهاده ای و از میان تمام نام ها نام تو « عباسعلی» در ذهنم به یادگار مانده است. دیروز در آن روستا وقتی با شادی کودکانه ات قدم به دبستان نهادی و بر آن تابلوی سبز، الفبای زندگی ات را نگاشتی. نوازش نگاه مادر بود که تو در سرزمین سعادت، نهال عشق کاشتی و با یاری پدر بود که قدم های استوار بر قلّة بلند سعادت برمی داشتی. امروز همه صحبت توست، یادی از دیروز وقتی دوران ابتدایی را سپری کردی و قدم به مدرسه راهنمایی نهادی. سال 1357 بود، اوج قیام مردمی، تو را دیدم، سری پرشور داشتی و دستانی گره کرده که شعار می دادی« استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی». بعد از پیروزی انقلاب اسلامی پاتوق تو در مدرسه، اتاق انجمن اسلامی بود، سن و سالی نداشتی امّا معلّم قرآن شدی برای دوستانت. در سال 1358 با تشکیل بسیج پای به این نهاد مقدّس نهادی و پاییز همین سال در کلاس هایی که جهاد سازندگی تشکیل داده بود قرآن درس می دادی، جنگ که شد دیگر توان ماندن نداشتی. به پیرانشهر رفتی سه ماه در آن جا بودی. مبارزه کردی تا پای جان. بعد از مدّتی عزم محروم ترین استان کشور را کردی و در سپاه «نیک شهر» مشغول به خدمت شدی. جبهه که رفتی مجنون شده بودی، تاب ماندن نداشتی. در« عملیات های رمضان، والفجر مقدماتی، مسلم بن عقیل، محرّم، خیبر» شرکت کردی، یادم نمی رود بعد از دوران راهنمایی هوای عشق، تو را راهی حوزة علمیة نجف آباد کرد. بعد از مدّتی درس خواندن به قم عازم شدی و در مدرسة امام باقر-علیه السلام- درس را ادامه دادی. سرانجامت در خون کشیدند، وقتی در عملیات بدر، قهقهة مستانه ات هفت آسمان را پر کرد و با خونت شرق دجله را متبرّک کردی. «روحت شاد و یادت گرامی باد
وصیت نامه

بسم الله الرحمن
الرحیم «طلبة شهید: عباسعلی مهرابی» قال رسول الله(صلی الله علیه
و آله) : «من سمع رجلا ینادی یا للمسلمین فلم یجبه فلیس بمسلم» کسی که بشنود
صدای مرد گرفتاری را که می گوید ای مسلمین مرا دریابید، ولی او را اجابت نکند چنین
شخصی مسلمان نبوده و مورد شفاعت شافعین قرار نمی گیرد . «اللهم انا نشکو الیک فقد نبینا
صلواتک علیه و آله و غیبة ولینا و کثرة عدونا و قلة عددنا و شدة الفتن بنا و تظاهر
الزمان علینا ، فصل علی محمد و آله ، و اعّنا علی ذلک بفتح منک تعجله و بضر تکشفه
و نصر تعزه و سلطان حق تظهره و رحمة منک تجللناها و عافیة منک تلبسناها برحمتک یا
ارحم الراحمین»(دعای افتتاح) بین ما و حق تعالی حجاب هائی است، که ما خود، آن حجاب هستیم و
اگر کسی فی سبیل الله جان داد و این حجاب را شکست و خودش را تقدیم کرد، چنین شخصی
مبدا همه حجاب ها را شکسته است چون جانش را در طبق اخلاص گذاشته است. سلام و درود خدا
بر خاتم انبیاء، پیامبر عزیزمان حضرت محمد(صلی الله علیه و آله) و سیزده معصوم بعد
از ایشان و بالاخص امام عصر(عجل الله تعالی فرجه) و نائب بر حقش، ابراهیم زمان
خمینی روح الله(دام ظله العالی) و سلام بر فقهای عالی قدر، و تمامی روحانیون دلسوز
و مسئولین متعهد و تبریک و آفرین بر خانواده های شهداء اسلام ، خصوصا شهداء 7 تیر
و شهیدان بزرگوار رجائی و مطهری و باهنر و مدنی ودستغیب و هاشمی نژاد و قدوسی و
مفتح و (فرزند امام ) حاج آقا مصطفی خمینی و سعیدی و غفاری و هرندی و کاشانی و همه
شهدای اسلام . و درود و تحیت بر شیران غرور آفرین اسلام و حزب الله، که در
تمام ابعاد مبارزه در سنگرهای نظامی، فرهنگی، اقتصادی ،مذهبی از جمله جبهه های
جنوب لبنان که رزمندگانی متشکل از مسلمانان لبنانی، جنبش امل، سوری، ایرانی، و
غیره بر علیه غده سرطانی و غاصب جهان، مبارزه و دفاع و جهاد می نمایند . هر چه فکر
می کنم چه سفارشی بکنم، وصیتی پرمحتوی تر از سخن امام علی(علیه السلام) ،معلم و
استاد بزرگ بشریت نیافتم که چنین می فرماید:«اوصیکم ایها الناس بتقوی الله و
اوصیکم بذکر الموت و إِقلال الغفلة عنه و کیف غفلتکم عمّا لیس یغفلکم و طمعُکُم
فیمن لیس یمهلکم»(نهج البلاغه/ خطبه 188) بسم الله الرحمن الرحیم «یا ایها الذین
آمنوا لا تکونوا کالذین کفروا و قالوا لِاخوانهم اذا ضربوا فی الارض أو کانوا
غزًّی لو کانوا عندنا ما ماتوا و ما قتلوا لیجعل الله ذلک حسرة فی قلوبهم والله
یحی و یمیت و الله بما تعملون بصیر»(آل عمران/ 156) «ای کسانی که ایمان آورده اید،
شما مانند آنان که کفر پیمودند و گفتند به برادران خویش هنگامی که به سفر می رفتند
و یا به جنگ حاضر می شدند، که اگر نزد ما می ماندند نمی مردند و کشته نمی شدند تا
این آرزوهای باطل را خدا حسرت دل آنان قرار دهد و خدا است که زنده می گرداند و می میراند
و خدا به هر چه می کنید آگاه است.»
«قل لو کنتم فی بیوتکم لبرز الذین کتب علیهم القتل الی
مضاجعهم و لیبتلی الله ما فی صدورکم و لیمحص ما فی قلوبکم والله علیم بذات،
الصدور»(آل عمران / 154) «بگو ای پیامبر، اگر در خانه های خود هم می بودید، همانا آنان
که سرنوشت آنها در قضای الهی کشته شدن به سوی آرامگاه های خود است، با پای خود
بیرون می آمدند تا خدا آنچه در سینه های شماست، بیازماید و تا پاک و خالص گرداند
آنچه در دل های شماست و خدا از راز سینه ها آگاه است.» به نام الله و با اعتقاد بر
وحدانیت خدا و رسالت 124 هزار پیامبر و امامت 12 نور پاک و با اعتقاد به ولایت
فقیه که درزمان غیبت حضرت حجت(عجل الله تعالی فرجه) ولایت امر را در دست دارد که
در این زمان در رهبر و مرجع اعلم حضرت امام خمینی(روحی فداه) تبلور یافته است و در
واقع این ولایت فقیه، همان استمرار خط انبیاء و امامان معصوم است. چند نکته ای را
طبق وظیفه به عنوان وصیت نامه می نویسم ، حمد و سپاس خداوندی را که نعمت جمهوری
اسلامی و رهبری امام خمینی و شناخت این دو نعمت را به من عطا نمود و مرا جزء
سربازان جان بر کف امام خمینی قرار داد . مهم ترین وصیتی که من و دیگر شهداء به
شما امت حزب الله و عاشقان خط خونین حسین –علیه السلام- داریم، پشتیبانی از ولایت
فقیه و استمرار بخشیدن به آن است. زیرا همه می دانیم که یکی از مسائل مهم یک
جامعه، مسئله رهبری و سر پرستی و هدایت جامعه است که با وجود یک رهبری صحیح و
مطمئن، جامعه به سوی فلاح و رستگاری پیش می رود و با عدم وجود آن، جامعه به ذلّت و
سقوط کشیده خواهد شد. خداوند متعال برای هدایت و رهبری مردم، 124 هزار پیامبر را
فرستاد و همه آنان ، زحمات و ناراحتی های زیادی را تحمل کردند، تا اینکه بتوانند
احکام الهی را در قالب حکومت توحیدی، در جامعه پیاده کنند، ولی هیچ کدام به صورت
کامل نتوانستند که این کار را انجام دهند و حکومت الهی تشکیل بدهند، به جز پیامبر
خاتم حضرت محمد –صلی الله علیه و آله- که با هزاران خون دل خوردن و از دست دادن
یاران بسیار عزیزی هم چون حمزه سیدالشهداء، در مدت 23 سال توانست تا اندازه ای بین
مسلمین وحدت ایجاد کند و یک حکومت اسلامی را بوجود آورد، ولی به علت اینکه در زمان
حیات رسول خدا، مردم به مسئله رهبری آینده و ولایت امر توجه زیادی نداشتند و از
حضرت علی –علیه السلام- که به طور مکرر از طرف پیامبر به عنوان جانشین خود مطرح
شده بود، -پشتیبانی نکردند، در نتیجه، باعث شد که بلافاصله بعد از رحلت رسول اکرم
–صلی الله علیه و آله- منافقین و رهبرتراشان حیله گر، از این غفلت مردم استفاده
کرده و ماجرای ثقیفه را به وجود آوردند و خلافت مسلمین را -که حق مسلّم حضرت علی
–علیه السلام- بود، غصب کردند و از همان جا شکافی عمیق در اسلام بوجود آمد و
انحرافات و بدعت ها در دین شروع شد وهمین مسئله ثقیفه و تعیین کردن فرد ناشایسته ای
برای حکومت بر مردم و کنار گذاشتن حضرت علی –علیه السلام- باعث شد که زحمات 124
هزار پیامبر و 23 سال زحمت و خون دل خوردن پیامبر به هدر برود و حضرت علی –علیه
السلام- وامام حسن –علیه السلام- وامام حسین –علیه السلام- و یاران باوفایش به
شهادت برسند و اهل بیت او را هم به اسارت ببرند. ای امت حزب الله! می بینید که مسئله
رهبری چقدر مهم است و به خاطر یک سهل انگاری و غفلت مردم در زمان رسول الله، چه
فاجعه عظیمی بوجود آمد و حال در این زمان هم که خداوند متعال لطف خود را شامل حال
ما کرده و انقلاب اسلامی، امام امت و ولایت فقیه را به ما عطاء کرده است، بیائید
از این نعمت الهی خوب استفاده کنیم و شکرگزار این نعمت بزرگ باشیم و گرنه، خدا
ناکرده این نعمتهای بزرگ به خاطر بی لیاقتی و اعمال ناپسندمان، از ما گرفته می شود،
بیائید تا از این حادثه دردناک -یعنی ثقیفه- درست عبرت بگیریم و نگذاریم که یک عده
افراد منافق، راحت طلب و خوش گذران- که سهمی در این انقلاب ندارند و خود را شیعه
واقعی علی –علیه السلام- و به اصطلاح ولایتی می دانند و از معنای واقعی ولایت،
بوئی نبرده اند،- بخواهند با بوجود آوردن ثقیفه دومی، انقلاب ما را- که با فداکاری
هزارن شهید و معلول و زحمات زیادی، به ثمر رسیده و شرق و غرب رابه وحشت انداخته
-به سقوط بکشانند و بخواهند که در مورد رهبری آینده انقلاب، حرکتی بکنند و بدانید
که اگر خدای نکرده ثقیفه دومی در این انقلاب بوجود آمد و به وسیله دشمنان خارجی و
عمال خائن و منافق داخلی، شرایط آن فراهم شد، بدانید که آن وقت باید فاتحه اسلام
را خواند و همه این تلاش ها و زحمات از بین خواهد رفت و کم کم به سقوط کشیده
خواهیم شد، این همان خواست آمریکا و ابر قدرتهای دیگر است، امیدواریم امام عزیز
وعزیزتر از جانمان و نور چشم ملت ایران و قوت قلب مسلمین جهان، تا انقلاب مهدی عجل
الله تعالی فرجه- حتی کنار آن حضرت باقی بماند، ای مردم عزیز و شهید پرور و مقاوم!
خدای ناکرده مبادا به خاطر فشارهای اقتصادی و بعضی کمبودها و گرانی اجناس، دست از
پشتیبانی این انقلاب اسلامی بردارید، این انقلابی که بوسیله ریخته شدن خون هزاران
جوان بوجود آمده باید حفظ شود و شما مردم باید در تمام صحنه های انقلاب حاضر باشید
و حافظ دست آوردهای انقلاب باشید. مبادا در مقابل کسانی که به انقلاب خیانت می کنند
ویا بر علیه انقلاب صحبتی می کنند، سکوت کنید. با مشت محکم بر دهان ضد انقلاب
بزنید. مبادا نماز جمعه های شما -که امام امت آن قدر تاکید می کند- خلوت باشد،
مبادا جبهه ها را فراموش کنید، صبور و استوار بایستید که خدا، پشتیبان شماست و این
را بدانید که اگر این دفعه این انقلاب، خدای ناکرده، به خاطر توطئه های داخلی و
خارجی و در صحنه نبودن شما شکست بخورد آنچنان سیلی و ضربه ای به اسلام وارد خواهد
شد که تا قرن های متمادی دیگر، خبری از اسلام و احکام آن نخواهد بود چرا که
ابرقدرتها قدرت اسلام را -مخصوصاً در این جنگ تحمیلی- تجربه کرده اند و می دانند
که این جمهوری اسلامی با این رهبریت قاطع امام سد محکمی در مقابل امیال شیطانی
آنها است. ای امت حزب الله، «اطیعوا و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم»(نساء/59)
را فراموش نکنید، می دانم که شما عاشق انقلاب و امام عزیز و دیگر یاران در خط امام
هستید و فرزندان خود را هم در راه این انقلاب اسلامی و رهبر هدیه کرده اید و برای
پیاده شدن احکام اسلام از ایثار جان و مال و فرزند، دریغ نمی کنید. اگر می خواهید که
این انقلاب اسلامی سالم بماند و خون شهدای شما و زحمات حزب الله در طول تاریخ
پایمال نشود ، جان و مال و فرزند وهمه چیز خود را در راه انقلاب اسلامی و اهداف
عالیه آن، -که همانا پیاده شدن احکام اسلام است -فدا کنید و از مشکلات نترسید و
بدانید که بالاخره روزی همه ما باید مرگ را ملاقات کنیم و به این مسئله باور داشته
باشیم که در آن موقع نه مال، نه فرزند ،نه چیزی دیگری به درد انسان می خورد، مگر
عمل صالح انسان . ای مردم شهید پرور! از امام امت این یادگار پیامبران و امامان
و این فرزند حضرت زهراء –سلام الله علیها-، با عمل خود پشتیانی کنید و نگذارید که
قلب پیر جماران از اعمال شما نارحت شود ، دستورات او را نصب العین خود قرار دهید و
نظر خود را بر نظر امام ترجیح ندهید و بدانید که این امام عزیز تا به حال هر چه
گفته است ، در جهت اصلاح دین و دنیای ما بوده است. به حکم امام عزیز عمل کنید و
روی حرف امام حرفی نزنید و بدانید که شما هر لحظه امتحان می شوید و بدانید که
اطاعت از این رهبر، اطاعت از امام زمان –عجل الله تعالی فرجه- و در نتیجه اطاعت
خدا است و بالعکس، نافرمانی امام امّت ، نافرمانی امام زمان –عجل الله تعالی فرجه-
و در نتیجه نافرمانی خداست. مواظب باشید که از خط امام جدا نشوید مبادا خدای ناکرده
بخواهید، خود محور باشید و دستورات این مرد الهی را زیر پا بگذارید ای مردم عزیز و
ای جوانان حزب الله! بدانید که هر شخصی یا مقامی و یا جریانی که بخواهد بر علیه خط
امام و در جهت تضعیف ولایت فقیه حرکت کند، از صراط مستقیم خارج شده است و وظیفه
شما است که با هر کس -در هر پست و مقام و لباسی که هست - اگر بخواهد حرفی یا حرکتی
بر علیه خط امام و حاکمیت ولایت فقیه بزند، باید سرسختانه و شجاعانه مبارزه کنید.
مسئله اصلی در این موقعیت و در هر زمانی این است که حق یعنی خط امام و ولایت فقیه،
و باطل، مساوی است با خارج شدن از خط امام و ولایت فقیه. سعی کنید از امام امت جلو
و عقب حرکت نکنید، بلکه هم گام با امام امت، در تمام صحنه ها، حضور داشته باشید و
تمام مشکلات اقتصادی و غیره را به خاطر حفظ اسلام و انقلاب، تحمل کنید و در
نمازهای جمعه و جماعت، حضور فعالانه داشته باشید و مواظب باشید که دینتان را به
دنیاتان نفروشید در رابطه با حرکت مزبوحانه دشمن، در مورد پخش مواد مخدر و گسترش
فراوان آن مواد خانمان سوز، هوشیار باشید و با مسئولین مربوطه، کمال همکاری را
بنمائید. وظیفه شما در مقابل حرکات کسانی که خود را صاحب ولایت می دانند و داد و
فریادشان بلند است که ولایت از دستمان رفت و ... ، این است که این منافقان را به
مردم بشناسانید و در مقابل شان موضع بگیرید و به آنان میدان ندهید و از انتخاب بجا
و پر اهمیت مجلس خبرگان، پشتیبانی کنید، اگر این افراد واقعاً دارای ولایت هستند و
دم از شیعه علی –علیه السلام- بودن می زنند، چرا از امامشان که در، همه ابعاد الگو
بود، پیروی نمی کنند؟ چرا به پیروی از او به ساده زیستن، تقوی داشتن و متعصب نبودن
در مسائل و جنگیدن با کفار و مشرکین و کسانی که الان سدّی در مقابل جهانی شدن
اسلام هستند، نمی پردازند؟ چرا این افراد نمی روند قبر مولایشان علی –علیه السلام-
را که درعراق در زیر چکمه حزب بعث کافر، بی حرمتی می شود آزاد کنند؟ و به قول امام
عزیزمان که فرمودند: جان من فدای یک لحظه عمر او، البته اگرعمر ناقابل من لایق فدا
شدن باشد و همچنین فرمودند: چرا الان که کشور ولایت در خطر است، نشسته اند این
افراد، نه تنها ولایت ندارند، بلکه دیانت هم ندارند و روشن و معلوم است که از کسی
که معنای واقعی ولایت و حکومت را نمی داند و مسائل جهانی اسلام را در نظر نمی گیرد
و تمام حواسش به زن و زندگی و مال دنیا و خوش گذرانی است و به مادیات چسبیده است،
نباید چنین انتظاری را داشت چرا که شیعه واقعی علی –علیه السلام- به این چیزها دل
نمی بندد و این چیزها را در زندگی هدف قرار نمی دهد و در همه ابعاد زندگی از آن
حضرت، پیروی می کند. سخنی با روحانیت متعهد و در خط امام دارم و آن این است که شما
فقط ناظر بر این مسائل و تأیید کننده مسائل گفته شده در ابتدای وصیت نامه نباشید،
بلکه در این گونه موارد، برخورد قاطعانه نیز داشته باشید و در منبر ها مخصوصاً دهه
محرم، توطئه های این منافقان داخلی را صریحاً به مردم بگوئید و غیر از خدا از کسی
نترسید که خدا و امت حزب الله پشتیبان شما هستند و در منبر خود علاوه بر مسائل
عبادی، از مسائل انقلاب و مسائل جهانی اسلام ، صحبت کنید و چهره منافقان و کسانی
را که مغرضانه در مقابل انقلاب موضع می گیرند، افشاء کنید و اگر چنین نکنید شهداء
روز قیامت جلو شما و دیگر افراد مقصر را می گیرند و می گویند ما جانمان را فدای
این انقلاب و رهبر کردیم چرا شما حاضر نشدید، لا اقل با زبان خود از انقلاب و امام
پشتیبانی کنید؟ و همچنین به طلاب جوان و متعهد توصیه می کنم سعی کنید که هر چه
بیشتر به تهذیب نفس خود بپردازید و در ضمن آن سطح علمی خود را هم بالا ببرید چرا که
اگر در این کار کوتاه آمدید، یک عده افراد خوش گذران و کسانی که نه به فکر انقلاب
و اسلام نیستند، علم خود را بالا می برند و در موقع لازم، ضربه خود را می زنند. شما طلاب متعهد و
پیرو خط امام! در هر کجا هستید، باید بازوان پر قدرت ولایت فقیه باشید و در همه
صحنه های انقلاب، حضور فعال داشته باشید. اما شما ای پدر و مادر عزیزم ! می دانم
که شهادت من بر شما سخت می گذرد، اما شکست اسلام و دوری من از مولایم، برایم سخت
تر است و بدانید این راهی که شهداء می روند، همان راه حضرت امام حسین –علیه
السلام- است که آن امام عزیز برای برپائی احکام اسلام و دین خدا، از فدا کردن جان
خود و عزیزترین کسان خود هم دریغ نکرده است. شما افتخار کنید که من جزو منافقین
معدوم یا افراد فاسد نیستم و ان شاء الله که جزو شهداء محسوب شوم و باقیات
الصالحاتی برای شما باشم، ان شاءالله همان طوری که در شهادت برادرم صبور بودید، در
شهادت من هم صبر کنید. ان شاء الله که خداوند به شما صبر جمیل و اجر عظیم عطا کند. شما برادرانم
بدانید که اگر می خواهید خدا از دست شما راضی باشد و عزت پیدا کنید، باید همیشه
خدا را در کارهایتان حاضر بدانید ودر مسائل عبادی و سیاسی کوشا باشید و به آنها
اهمیت بدهید و واقعاً با عمل صالح خود، راه شهداء و رسالت سنگین آنها را به مقصد
برسانید و همیشه خود را وقف خدمت به اسلام کنید. اما سخنی که با خواهرانم و دیگر
خواهران دینی خود دارم، این است که سعی کنید فرزندان خود را که آینده سازان انقلاب
اسلامی ما هستند، خوب تربیت کنید و آنها را از همان کودکی با خدا و قرآن و نماز و
احکام اسلام آشنا کنید و حجاب خود را نیز کاملا حفظ کنید و به نماز ودیگر عبادات،
اهمیت بیشتری بدهید، به خانواده شهداء سر بزنید و از آنها درس صبر و استقامت
بیاموزید. اما سخنی با آنان که غرق در مادیات شده و تا به حال به جبهه نیامده اند:
ای کسانی که تمام همت شما پر کردن شکمتان است، ای کسانی که مادیات چشم بصیرت شما
را کور کرده است، ای کسانی که به خاطر مال و منال دنیا ، پشت به انقلاب کرده اید،
ای کسانی که حاضر نیستید این دنیای فانی را فدای آخرت باقی نمائید، ای کسانی که
گوشه نشین شده اید و به جنگ و انقلاب و مسائل جامعه اسلامی کاری ندارید، ای کسانی
که برای شما پست و مقام و ریاست و کار و کسبتان، بیشتر از اسلام و انقلاب ارزش
دارد، ای کسانی که هنوز بعد از 7 سال که از عمر این جنگ تحمیلی می گذرد، برای یک
مرتبه هم قدم به جبهه نگذاشته اید و هزاران عذر و بهانه بی جا می آورید، ای کسانی
که حاضر نیستید برای بر پا ماندن این انقلاب اسلامی- که از همه طرف مورد هجوم
دشمنان اسلام است- مشکلات را تحمل کنید و با کمبودها بسازید، بدانید که شما اگر در
زمان رسول خدا –صلی الله علیه و آله- و امام حسین –علیه السلام- هم بودید، جزء
کسانی می شدید که امام حسین –علیه السلام- را به خاطر مال و فرزند و لذات دنیوی،
تنها گذاشتند و این را بدانید که شما اعتقاد کامل به معاد و روز قیامت ندارید، چون
اگر واقعاً اعتقاد به قیامت و روز حساب داشتید، برای دفاع از دین و ناموس و کشور
خودتان، به جبهه ها هجوم می آوردید و همه چیز خود را فدای اسلام می کردید و مطمئن
باشید که این جنگ تحمیلی هم چون انقلاب اسلامی ان شاء الله به زودی به پیروزی می رسد
و روسیاهی و خسران برای آن افرادی بر جا می ماند که از این فیض عظیم بهره نبرده اند.
اما شما ای دوستان و رفقا! کمی به خود آئید و بدانید که عمر چون ابر بهاری می گذرد
و شما باید از هم اکنون که جوان هستید و گناهان، هنوز قلب شما را کامل فرا نگرفته
است، به خودسازی بپردازید و به اخلاق خدائی آراسته شوید و در علم و عمل کوشا باشید
و در این راه فقط از خدای خود کمک بگیرید، اگر می خواهید رستگار شوید و بر شیطان
غلبه کنید، راهی جز این ندارید که به سوی خدا حرکت کنید و از گناهان دوری کرده و
به عبادات بپردازید. دعای کمیل، نماز جمعه و جماعت، مخصوصاً نماز اول وقت و رفتن
به بسیج را فراموش نکنید و از خدا بخواهید که به شما توفیق خواندن نماز شب عطا
کند. در دل شب با حالت گریان و با اخلاص، با خدای خود ، به راز و نیاز بپردازید و
بدانید که همین اعمال است که برای انسان باقی می ماند و دنیا و آنچه در آن است
بالاخره روزی نابود شدنی است. ای دوستان؛ هرگاه به واسطه کثرت گناهان، غفلت شما
را فرا گرفت و دیدید قلبتان سخت شده و دعا و نماز در قلب شما اثری نمی گذارد بر سر
مزار شهداء بروید و قدری فکر کنید که دوستان شهید شما کجا هستند و شما کجا و در چه
حالی هستید، باشد که قدری در شما تأثیر گذاشته و از گناهان توبه کرده و با عمل
صالح به آنان بپیوندید . درضمن آن نصیحت های مرا فراموش نکرده و به آنها عمل کنید
ودعا کنید که شهادت من خالصانه و تنها برای رضای خدا باشد. بارالها! حال که به
میدان رزم می روم- و این را هم از توفیقات تو می دانم، - ممکن است که با لطف تو
شهید و یا مجروح یا اسیر یا مفقود شوم و یا سالم برگردم، ولی ای خدا! هر کدام از
این سرنوشت ها که مصلحت مرا در آن می بینی، برایم مقرر فرما که من راضی به رضای
توام . یکی درد و یکـی درمـان پسنـدد یکی وصل و یکی هجران پسندد من از درمان و
درد و و صل و هجران پسندم آنچه را جانــان پسندد بار الها! از تو می خواهم که
شهادت یا مجروح شدن یا اسیر و مفقود شدن من، خالصانه باشد و فقط به خاطر توباشد که
در غیر این صورت خسر الدنیا و الاخره هستم. در پایان از کلیه اقوام و دوستان و
خانواده ام حلالیت می طلبم و ضمناً برایم یک ماه نماز بخوانید و 20 روز، روزه
بگیرید و در مورد مجالس ختم وترحیم و مخارج آن و محل دفن، هر چه پدرم گفت، آن را
انجام دهید . خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدا ر رزمندگان اسلام پیروزشان
بفرما

خاطرات

«طلبه شهید: عباسعلی محرابی» «اسوة تقوا» هر گاه متوجه می شد عده ای مشغول صحبت دربارة شخصی هستند، شدیداً با آنها برخورد و به هر طریقی آنها را متفرق می کرد. حتی اگر ما می خواستیم در مورد افراد بدبین به انقلاب حرفی بزنیم، ایشان به ما تذکر می داد که غیبت و تهمت است و می گفتند: اینها ان شاء الله خودشان بیدار می شوند. «یکی از دوستان شهید» «عشق به شهدا» یک سال در گرمای ماه مبارک رمضان، 16 شهید به اصفهان آورده بودند. من همراه شهید محرابی برای تشییع جنازه به اصفهان رفتیم. ایشان در آن هوای گرم و با زبان روزه و مسیر طولانی تشییع جنازه، شور و عشق خاصی داشتند. اکثر اوقات به گلزار شهدا می رفت و از همنشینی در کنار قبور شهدا لذت می برد. حتی بارها اتفاق افتاده وقتی بعضی از برادران ساعت دو بعد از نیمه شب به گلزار می رفتند، او را تک و تنها میان گلزار می دیدند که مشغول دعا و راز و نیاز با خدا و شهداست. «به نقل از دوست شهید


اولین کسی باشید که دیدگاهی برای" عباسعلی محرابی " می نویسد