علی رضا بازیار در 18 بهمن ماه سال 1344 در شهر گنبد در خانواده ای مذهبی و مستضعف پا به عرصه ی گیتی نهاد.
او زمانی که به سنّ بلوغ رسید، به انجام وظایف واجبات روی آورد و هیچ گاه
در انجام آن کوتاهی نکرد. وی تحصیلات خود را تا سال دوم راهنمایی ادامه داد
تا این که رژیم بعثی صدام اقدام به تجاوز به میهن اسلامی ما نمود.
ایشان برای دفاع و لبیک به ندای رهبرش، سنگر مدرسه را رها کرده و به سنگر
مبارزه علیه متجاوزان عراقی پا گذاشت. وی چهار نوبت به جبهه های حق علیه
باطل اعزام شد.
مدت شش ماه در کردستان و 7 ماه در جبهه های خون رنگ جنوب فعالیت چشمگیری از
خود نشان داد. قبل از اعزام به جبهه با بسیج سپاه پاسداران همکاری داشت و
در گروه مقاومت مسجد محل فعالیت می کرد.
سرانجام در آبان ماه سال 1364 از طریق ستاد پشتیبانی جنگ جهادسازندگی گنبد
عازم جبهه های نور علیه ظلمت شد و چند روز بعد در تاریخ بیست و چهارم آبان
ماه 1364 در جزیره ی مجنون ندای حق را لبیک گفت و در سنّ 20 سالگی شربت
شهادت نوشید و به خیل شهدای جنگ تحمیلی پیوست.
«
... دانش آموزان عزیز، قرآن را در زندگی خود پیاده کنید. شما با درس
خواندن خویش در مدارس همانند رزمندگان اسلام در جبهه های جنگ با دشمنان
اسلامی بجنگید.
ای امام اگر من هزاران جان داشتم، در راه تو فدا می نمودم و هیچ گاه تن به ذلت نمی دادم...
برادرانم، برایم قرآن را با صوت بلند بخوانید؛ دست از حمایت امام برندارید.
نجات شما در گرو اوست. آیا اگر امام نبود، به این چنین سعادتی می رسیدیم؟ و
آیا آرزویمان برآورده می شد؟
پدر عزیز و زحمتکشم، به یاد داشته باش چنان چه جسدم پیدا نشد و نتوانستی
تحویل بگیری، مسئله ای نیست. بلکه سعی کن پیامم را به همه برسانی و بدان که
اسلام دین حق و برادری و برابری و دین کاملی است و دوری از اسلام و
روحانیت مبارز و مسئول و متعهد همانا ذلت و خواریمان را همراه خواهد داشت.
امام عزیز را دوست بدارید. مسجد هم خانه ی خداست و هم سنگر است.
خدایا تو را سپاس می گویم که بر من مقدر نمودی، خدمت دوستان و آشنایان عرض
کنم که اگر می خواهند روح من ناچیز شاد باشد، از این جمهوری اسلامی که ثمره
ی خون شهیدان است، حمایت صادقانه بکنید که به خدا قسم راه خودکفا شدن و از
طوق استعمار رها شدن، همین جمهوری اسلامی است.
مادرم من می دانم که شب ها بر سر گهواره ( من ) بی خوابی کشیدی و مرا بزرگ
کردی و مرا به چنین سنی رساندی، اما امام ما می گوید: جبهه ها باید خالی
نباشد و اسلام و حسین ما و مهدی ما و خدای ما می گوید باید بر ضد دشمنان
اسلام بجنگید و آن ها را نابود کنید و هم چون امام خمینی فرموده است که این
انقلاب پرشکوه ما و این اسلام ما باید در تمام جهان گشوده شود و من برای
همین در جبهه شرکت کردم و حرف امام را لبیک گفتم و اگر شهادت نصیبم شد، مرا
حلال کن ما هم چون به ندای او لبیک گفته ایم و جزو سپاهیان او هستیم.
مردم مسلمان همیشه سعی کنید که اهداف اصیل اسلامی در این کشور پیاده شود. از شما می خواهم امام را دعا کنید.
خدایا خودت گفتی که خریدار جان مومنان هستی پس جان مرا بخر و خوشنودم کن.»
