loader-img-2
loader-img-2
محمدحسین زراعتکار فرزند عباس علی در تاریخ 10/4/1331 در روستای گیفان شهرستان بجنورد در خانواده ای مذهبی و روستایی به دنیا آمد . او اولین فرزند خانواده بود . دوران کودکی را همراه پدرومادر سپری کرد . پدرش کشاورز بود . او به علت فقر مادی نتوانست به مدرسه برود و به پدرش یاری می رساند . وی در سال 1352 به خدمت سربازی فراخوانده شد و این دوران را در شهرستان های اصفهان و تربت حیدریه پشت سرگذارد . او در طول دوران سربازی خواندن و نوشتن را فراگرفت . پس از اتمام این دوران به شهرستان بجنورد بازگشت و آموزش رانندگی دید و به عنوان راننده لودر و بولدزر در وزارت راه و ترابری مشغول فعالیت شد . او یک سال پس از دوره سربازی در سال 1355 ازدواج نمود . وی در زمان مبارزات انقلابی ، هنگامی که در روستای گیفان بود ، در مراسم مذهبی شرکت می کرد و زمانی هم که در تهران بود و آن جا کار می کرد ، در تظاهرات و راهپیمایی ها حضوری فعال داشت . پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران ، محمدحسین مدت کمی به همکاری خود با وزارت راه و ترابری ادامه داد . از جمله فعالیتهای او در این سازمان ، بازسازی راه روستای استان باختران و منطقه روستای بجنورد – گیفان بود که نام یکی از دهداریهای این منطقه به نام او اسم گذاری شد . پس از صدور فرمان امام خمینی (ره) مبنی بر تشکیل جهادسازندگی وی از وزارت راه و ترابری خارج شد و در سال 1358 به عنوان نیروی رسمی به جهادسازندگی پیوست . او از حدود چهار سال قبل از شهادت جزء نیروهای این نهاد بود و با وسایل نقلیه سنگین نظیر لودر ، گریدر، بولدزرو غیره مشغول به کار شد . پس از شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران ، دو بار از طریق جهادسازندگی به جبهه اعزام شد . او حدود دو سال در جبهه ها حضور داشت . وی یک هفته قبل از شهادت به مرخصی آمده بود . پس از بازگشت به جبهه ، او همراه برادرهمسرش ، در جبهه های جنوب و در منطقه پاسگاه زید عراق در حال کار بر روی بولدزربود . او قبل از شهادت از برادر همسرش خواست که پایین برود تا اگر نیروهای عراقی بسوی آنها آتش گشودند، تنها یکی از آنها به شهادت برسد . وی پس از اصرار زیاد ، به تنهایی به رانندگی لودرز پرداخت . پس از مدتی برادر همسرش متوجه شد که بولدزر بدون راننده حرکت می کند و پیکر او بر زمین افتاده است . محمدحسن زراعتکار در تاریخ 30/8/1361 در سن 30 سالگی بر اثر اصابت ترکش در منطقه پاسگاه زید ، در چند کیلومتری شهر بصره عراق به شهادت رسید . پیکر او توسط برادر همسرش به روستای گیفان شهرستان بجنورد منتقل و در آنجا به خاک سپرده شد . از وی دو فرزند به یادگار مانده است .
با درود فراوان به امام امت رهبر انقلاب اسلامی ایران و با درود فراوان به شهدای اسلام و با درود فراوان به ملت شهیدپرور ایران که با جان و مالشان در راه اسلام از خودگذشتگی می کنند . من به عنوان یک فرد جهادگر دارم به جبهه می روم و با صدام و صدامیان می جنگم و از اسلام خود دفاع می کنم . مادرجان ، پدرجان مبادا با شهادت من گریه و زاری کنید ، شما را به خون تمام شهیدان در شهادت من ناراحت نباشید ، افتخار کنید که پسر شما حسن در راه اسلام شهید شد و جانش را فدای اسلام کرد . همسر عزیزم ، نور دو چشمانم ، شما را به خدا قسم که اگر به فاطمه و زهرا حرفی بزنید ، همینطور که زینب (س) در مقابل دشمنان ایستادگی کرد و برادرش را شهید کردند شما هم زینب وار باشید . خواهرانم افتخار کنید که برادر شما در راه اسلام شهید شده و برادرنم افتخار کنید که برادر شما شهید شده است . محمدجان اگر راه برادرت حسن را ادامه ندهی ، روز قیامت جلویت را می گیرند ای مردم من تا آخرین قطره خونی که دربدن داشتم در راه اسلام فدا نمودم . و شما هم باید همینطور تا آخرین قطره خونی که در بدن دارید راهم را ادامه دهید . پدر و مادرم گریه شما باعث ناراحتی من می شود ، اما اگر خواهرانم و برادرانم برای من گریه کنند باعث افتخار من است . برادرانم هیچگاه ناراحت نباشید که من از بین شما رفته ام و جایم خالیست . اگر هرچند به شهادت رسیده باشم باز هم در میان شما می باشم ، چنانچه خداوند در قرآن کریم می فرماید : (( ولاتحسبن الذین ...)) گمان مکنید کسانی که در راه خدا کشته شده اند مردگانند ، بلکه زندگانند و در نزد خدای خود روزی می خورند. بله همینطور که قرآن فرموده من هم در میان شما می باشم ، یعنی روزی خواهد رسید که همه ما چه در راه اسلام یا غیر اسلام از دنیا رفته ایم ، آخر همه باید در محشر در یک صف ایستاده و خداوند کسانی که در راه اسلام جنگیده اند و کسانی که در راه غیرخدا جنگیده اند را از هم جدا و هر کدام را به اندازه ای که کار نیک انجام داده اند پاداش و کیفر خواهد داد .والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته محمد حسن زراعتکار
اولین کسی باشید که دیدگاهی برای" محمدحسن زراعت کار " می نویسد