ناصر در سال 1341 در روستای "یاس کن" از
توابع شهرستان زنجان به دنیا آمد.
هنوز به سن مدرسه نرسیده بود که او را به مکتب خانه فرستادند و این گونه به
فراگیری قرآن پرداخت. تحصیلات ابتدایی خود را در سال 1348 در دبستان حکمت آغاز
کرد. سپس در سال 1353 به مدرسه راهنمایی رفت.
سال 1355 به دبیرستان شهید منتظری رفت و ضمن تحصیل در یک مغازه کبابی مشغول به
کار شد. با اوج گیری انقلاب به توزیع اعلامیه های امام (ره) پرداخت.
با پیروزی انقلاب، تحصیلاتش را در مقطع دوم و سوم دبیرستان در رشته اقتصاد در
دبیرستان زهرا ملک پور تهران ادامه داد. سال چهارم دبیرستان درس را رها کرد و به
استخدام سپاه پاسداران درآمد.
با شروع جنگ در سال 1359 به گروه های نامنظم شهید دکتر چمران پیوست و راهی
جبهه های نبرد شد.
بعد از مدتی حضور در جبهه های جنگ، به عضویت جهادسازندگی درآمد و در طول حضور
سه ساله اش در جبهه های جنگ، دو مرتبه از ناحیه ی پا و چشم مجروح شد.
ناصر در سال های جوانی ازدواج کرد. سپس به جبهه اعزام شد و مسئولیت معاونت
اطلاعات عملیات را در لشکر 17 علی بن ابیطالب (ع) پذیرفت.
قابلیت های شهبازی در امور رزمی در حدی بود که دو لشکر سپاه پاسداران هر دو
خواهان او بودند. عملیات کربلای 4 آخرین عملیاتی بود که ناصر در آن شرکت کرد. در
این عملیات شهبازی در جزیره بوارین در سوم دی ماه سال 1365 مورد اصابت ترکش خمپاره
قرار گرفت و از ناحیه سر به شدت مجروح شد و لحظاتی بعد در سن 24 سالگی به شهادت
رسید.
مزار پاکش در گلزار شهدای پایین شهر زنجان به خاک سپرده
وصیت نامه
ای خدای بزرگ این رعد و برق تکان دهنده و اسطوره ی تقوی و جهاد و
فضیلت یعنی حضرت امام خمینی (ره) که استکبار جهانی را به ولوله و غوغا افکنده و
پیروزی ستم دیدگان و نابودی ستمگران را نوید داده است خود با قدرت لایزالت حفظ کن
و تا ظهور و حتی در کنار منجی عالم بشریت بقیة الله الاعظم امام زمان (عج) پایدار
بدار...
