loader-img-2
loader-img-2
شهید رحمت الله زکی پور در سال 1342 ه.ش در دهستان سرسبز و با صفای «شال» از توابع شهرستان خلخال دیده بر عالم هستی گشود. دوران کودکی و نو جوانی را به جهت وضع نامساعد مالی خانواده به کار و کوشش در باغ و مزرعه سپری نمود و همزمان تحصیلات خود را نیز تا اخذ مدرک اول دبیرستان در منطقه پی گرفت.
در سال 1359 برای کسب علوم دینی به خاطر علاقه وافر قلبی رهسپار قم گردید و همزمان با تحصیل علوم دینی و حوزوی در دبیرستان دین و دانش قم دروس دبیرستان خود را نیز ادامه داد. وی در تابستان 1360 جهت دیدار با خانواده و در واقع برای خداحافظی و کسب اجازه جهت عزیمت به جبهه به روستا بازگشت و سر انجام راهی مناطق جنگی جنوب کشور شد.
رحمت در تاریخ 24/6/60 در محل کرخه نور، روح بی تابش از زندان تن رهایی یافت و در جوار یار آرام گرفت.
 
 
فراز هایی از دست نوشته های شهید ... و سلام به برادران انجمن اسلامی شال، برادرانی که بسیار با آنها بودم و از این بابت خاطره ها دارم. هر موقع که به دعای کمیل یا به عبادت مشغولید ما را هم دعا کنید ... اکنون برادران انجمن اسلامی در چند جبهه پخش شده اند امّا برای یک هدف: (الله) فرق نمی کند در جبهه انجمن بودن یا جبهه جنگ. در هر منطقه ای که انسان مشغول فعالیت است باید دفاع از حق کند و به خاطر حق قیام کند تا در همان حوزه فعالیت خود، برای یک لحظه هم شده حق را برپا کند. ***




وصیت نامه
طلبه شهید: رحمت الله زکی پور حمد و
سپاس خداوند عالم را که به ملت مسلمان ایران در پیروزی انقلاب اسلامی یاری و
نصرت عطا کرد. درود و سلام پاک ترین انسان بر پیامبر اسلام محمد -صلی الله علیه وآله- خصوصاً بر
آخرین حجت خدا بر روی زمین، مهدی موعود -عجل الله تعالی فرجه- که امیدوارم فرجش هر چه زودتر نزدیک
گردد و به چهره نورانی و منورش بنگریم. سلام و درود بر رهبر انقلاب اسلامی،
حسین زمان و سلام بر همه شهیدان اسلام و رزمندگان جبهة حق علیه باطل و سلام بر
یدالله ، حزب الله؛ همان مردم همیشه در صحنة مسلمان و زحمت کش. سلام به برادران
انجمن اسلامی وحدت، برادرانی فعال در سنگر انقلاب فرهنگی، برادرانی که بسیار با
آن ها بودم و از این بابت خاطره ها دارم و استفاده های زیادی از محضرشان بردم.
شاید هنوز نقش جا پاهایمان شاهد باشند که دور هم نشسته ایم ویا مشغول زدن پوستر
روی دیوار هستیم و یا مشغول عبادت معبود در مسجد و دعای کمیل ... امیدوارم که امور بر شما بد نگذرد؛
هر موقع که به دعای کمیل یا مشغول عبادت خدای عالمیان هستید ، ما را دعا کنید. از زمانی که با شما خداحافظی کردیم
و تا کنون که از هم دور شده ایم، مدت مدیدی است. من و برادر فتح الله کشاورز با
هم در جبهه کرخة نور هستیم و برادر قنبرعلی علیزاده از روز اولِ مأموریت از ما
جدا شده اند و به جبهة محمد خشب تشریف بردند. اکنون برادران انجمن اسلامی در
سراسر جبهه پخش شدند؛ برای یک هدف؛ «الله». فرقی نمی کند در جبهة انجمن بودن یا
جبهة کرخة نور یا محمدخشب یا دارخوین بودن و... در هر منطقه ای که انسان مشغول
فعالیت است، باید از حق دفاع کند و به خاطر حق قیام کند تا در همان حوزة فعالیت
خود برای یک لحظه هم که شده، حق را برپا کند. آیا مگر ما نیستیم و نبودیم که سال های سال بر سر و سینة خود
می زدیم و می گفتیم که ای سیدالشهدا، حسین جان! کاش با شما بودیم. و ای کاش حسین
فرمانده می شد و جان خود در راه خدا برای رضای او هدیه می کردیم و به توفیق
شهادت نایل می گشتیم؟ آیا این را در دعاها و زیارت نامه ها با گریه و شیون و
سینه و زنجیر نگفتیم ؟و مگر نه این که اگر در کربلای حسین -علیه السلام- بودیم همه چیزمان را برای اسلام فدا
می کردیم و به یاری حسین می شتافتیم، اگر اکنون نیز بر این عقیده هستیم، حالا
ایران کربلاست، این گوی و این میدان! این کربلا و امروز عاشورای دیگر و آن هم
نوادةپاک خاندان رسول الله، حسین زمان، امام خمینی. آن طرف هم صدام یزید کافر از
نوادة کثیف ابوسفیان و دیگر طاغوت های زمان و این هم ما. تا دیر نشده بشتابیم،
حی علی خیرالعمل و فلاح، نه تنها مانع رفتن عاشقان نشویم، بلکه خود نیز در اولین
فرصتی که به دست می آید، با ایمان و بصیرت و آگاهی که داریم، فنون نظامی روز را
یاد بگیریم، تا ان شاءالله به ملاقات حق تعالی و زیارت ائمه اطهار و اولیای خدا،
یعنی به شهادت نایل گردیم. این
را باورکنیم اگر ایمانی استوار داشته باشیم- که امت مسلمان خصوصاً ایران داراست-
از بالاترین و برترین ملت ها در جهان هستیم، هر کجای دنیا قدم نهید، ایران با
انقلاب اسلامی خود، معزز به نظر خواهد رسید. بنابراین سستی نکنیم، سختی ها و
حوادث را بر خود هموار و تحمل کنیم و حال دشمن بنای جنگ با اسلام را دارد، این
را نباید تحمل کنیم، قهقهه صدام و دشمنان اسلام در شهادت پاکبازان راه حق را
نباید تحمل کنیم. مادر
مهربان! سخن بنده بیشتر با شماست. اگر برادران، پدر عزیز و خواهرم قصد جهاد
داشتند، هرگز آن ها را ناراحت نکنید، تشویق کنید که تشویق کردن در این راه، برای
خود تشویق کننده هم ثواب و اجر دارد. دشمن حیله و تزویرها کرده و نیرنگ ها دارد
و برای شکست جمهوری اسلامی دست به فجیع ترین کارها می زند. اکنون همة قدرت ها
علیه این حکومت متحّد شده اند و در اصل علیه خدا و حاکمیت خدا .اگر مادران،
فرزندان و عزیزان خود را ندهند، اگر پدران مسلمان، فداکاری نکنند، این جمهوری
اسلامی شکست می خورد. شکست جمهوری اسلامی به قول امام همان شکست اسلام است. اگر
با ایثار و بخشیدن عزیزترین کسان و اموال دنیوی، اسلام را یاری کنیم، خداوند نیز
به ما رحمت وآمرزش هر دو جهان را عطا خواهد کرد و اگر خدای نکرده - که چنین نیست
و نباشد- اسلام را یاری نکنیم، امام امت را یاری نکنیم، خداوند ما را از عذاب
دنیا و آتش جهنم نجات نخواهد داد. تازه فکر کنیم مگر برای چه آفریده شدیم؟ قرآن
عزیز پاسخ این سئوال را به ما داده است؛ برای عبادت خدا، یعنی رعایت حدود اسلام
و آزمایش دادن و به طرف حق تعالی حرکت کردن. ائمه اطهار -علیهم السلام- در این
راه خود را به کشتن دادند. پیامبران خود را در این راه فدا کردند. آقا مصطفی ها،
مطهری ها، بهشتی ها، رجایی ها، باهنرها و دیگر شهیدان جان خود را در این راه
نهادند. جهاد
به عنوان یکی از عبادات اسلامی است، به اختیار یا به اجبار، جزء یکی از وظایف
شرعی است؛ باید به آن عمل کرد. به قول امام امت «صلح بین اسلام و کفر معنی
ندارد». دفاع واجب است. به قول سیدالشهدا، حسین بن علی، «مرگ با عزت بهتر از
سازش و ذلت ننگین است.» در
پایان به همه دوستان و آشنایان و برادران سلام می رسانم. برای برادر مجاهد و
داماد مهربانم صدر الدین صدری، سلامی گرم دارم. امیدوارم هر چه زودتر ایشان را
در خواستگاه دیرینه اش، جبهه حق علیه باطل زیارت کنم. امیدوارم شما نیز ایشان را در این راه تشویق کنید نه تضعیف! برای برادر مهربان، سیدعبدالحسین
کرمی با خانوادة محترمش سلام گرم دارم. امیدوارم در راه استقلال کشور اسلامی که مهم تر از همه،
استقلال فکری و عقیدتی است به پیروزی های زیادی نایل گردیده باشند و خداوند
ایشان را فقط برای اسلام سلامت بدارد. برای دایی های عزیزم، سید جلال ، سید باقر
و دایی مهربان سید رحیم و سید یوسف با خانواده، سلام دارم... سلام بنده را به
همة دوستان، اهالی خداپرست «شال» و همسایگان برسانید. خداوند فرج امام زمان -عجل الله تعالی فرجه- را نزدیک
بگرداند و وجود حضرتش و نایب به حق را سلامت بدارد و همة رزمندگان را پیروز
بگرداند تا خون ها در راه نجات قدس عزیز و افغانستان ریخته شود و برای شما نیز
دعای خیر و صبر ایمان و پیروی از حدود اسلام را دارم. «والسلام»





وصیت نامه شهید





















 
اولین کسی باشید که دیدگاهی برای" رحمت الله(رحمت علی ) زکی پور " می نویسد