loader-img-2
loader-img-2

 

زندگینامه

می گویند خاک سرد است و کمی آدمی را پس از سپردن عزیزش به آن آرام می کند، پس چرا من که چند سال است بر سر مزارت می نشینم و گریه می کنم، آرام نمی شوم؟ چرا چهره ی مظلومت را نمی توانم فراموش کنم؟ چرا نمی توانم جای خالیت را حس نکنم؟
سال 1348 بود که متولّد شدی؛ اروندکنار(آبادان) اولین جایی بود که صدای گریه ی تو را شنید. نام مهدی را برایت انتخاب کردند. در مقابل چشمانم رشد می کردی و من لذّت دنیا را می بردم. هفت سالت شد و الفبای آزادگی را آموختی. دوران ابتدایی را تمام کرده بودی که به خاطر جنگ مجبور به مهاجرت شدیم. به کنگان رفتیم و تو دوران راهنمایی را در شهر بنک با موفقیت به پایان رسانیدی.
درست خوب بود، موفق و نمونه بودی؛ اما نمی دانم چه شد و جنگ با دل و روحت چه کرد که با آن همه هوش و استعداد تا دوم دبیرستان درس خواندی. رشته ات تجربی بود انگار می خواستی پزشک بشوی اما نشد و بعد از آن از طریق بسیج مدرسه به جبهه اعزام شدی. دلم پیشت بود اما با همه ی علاقه ام نمی توانستم مانعت بشوم، نمی توانستم بگویم نرو؛ هر چند که می دانستم شاید هیچ گاه برنگردی و هیچ وقت دیگر نتوانم چشمان معصومت را باز ببینم؛ اما باز هم نتوانستم بگویم نرو. رفتی، رفتی و با افتخار ملاقات کردی.
شانزدهمین روز از فروردین 1365 بود. تو در کانال زوجی شلمچه می جنگیدی و دلاورانه مقاومت می کردی اما ترکش خمپاره ی بعثی ها تو را که فقط 17 سال داشتی، به دیدار خدا رسانید.
حالا مزارت در کنگان وعده گاه من و همه ی داغدارانی است که درد دل هایشان را با تو می کنند تا کمی سبک شوند و تحمل جای خالیتان را داشته باشند.

وصیت نامه

« ولا تحسبنّ الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم
یرزقون »
( گمان مبرید کسانی که در راه خدا کشته
شده اند، مرده اند بلکه آن ها زنده اند و پیش خدا روزی می خورند. )
وصیت من به شما اطاعت از امام است.
اطاعت از امام خمینی تداوم انقلاب است.
ای پدر عزیز که سال ها برای من زحمت
کشیدی و مرا تربیت کردی! همانند حسین بن علی باش که فرزند عزیزش را در میدان جنگ
کشته می بیند و صبر را صلاح خود قرار می دهد.
ای مادر عزیزم، همانند مادر قاسم باش.
زمان عروسی فرزندش فرا رسیده بود ولی راهی میدان جنگش می کند
ای برادر گران بهایم تو همانند
شیرمردان و به پیروی از رزم آوران تاریخ اسلام، راه مرا ادامه بده، تا مرگ استکبار
جهانی دست از جبهه و جنگ برندار!
شما ای خواهران من! همانند زینب باشید
که پیام آوران کربلا بودند. با ایثار و از خود گذشتگی پیام شهیدان را به نسل های
آینده انتقال دهید و درس شهادت را به آن ها بیاموزید.
ای اهالی محترم کنگان و بنک که حدود 7
سال از بهترین روزهای عمرم را کنار شما گذراندم، همیشه تابع دستورات امام باشید و
به درسی که امام حسین (ع) – هیهات من الذله – به ما آموخت عمل کنید.
مهدی ربیعی
اولین کسی باشید که دیدگاهی برای" مهدی ربیعی " می نویسد