حجت الاسلام محمد تقی بشارت در سال 1324 در دهاقان شهرضا در یک خانوادة ساده و زحمتکش بدنیا آمد. و تحصیلات ابتدائی و متوسطه را در دهاقان به پایان رسانید . وی از آنجاکه در یک خانوادة مذهبی پرورش یافته بود برای تحصیل علوم اسلامی در حوزه های علمیه و مدارس دینی اصفهان ، مشهد و قم از محضر اساتید کسب معارف اسلامی پرداخت . شهید محمد تقی بشارت تحصیلات خود را در سطوح عالی فقه و اصول دنبال کرد ، از شیهد بشارت آثار و تألیفات گوناگونی بچاپ رسیده است که از جمله می توان از تنظیم کتاب خوارج از دیدگاه نهج البلاغه و ترجمه ورّام و نوشتن مقالات در جراید نام برد .
وی قبل از پیروزی انقلاب اسلامی بدلیل سخنرانیهای افشاگرانه بر علیه رژیم منفور پهلوی در شهرهای مختلف توسط ساواک دستگیر و ممنوع المنبر گردید . فعالیتهای این شهید در آگاهی دادن و بسیج مردم شهرستانهای مختلف آنچنان چشمگیر بود که هرگز فراموش نمی شود .
شهید بشارت پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران از طرف حزب جمهوری اسلامی کاندید مجلس خبرگان گردید . و در آن مجلس در تصویب اصل ولایت فقیه سهم بسزائی داشت .
مشاغل شهید بشارت پس از پیروزی انقلاب به ترتیب ذیل بود .
نمایندگی امام در گچساران ـ نمایندگی امام در جهاد سارندگی ـ سرپرستی بنیاد شهید و کمیتة انقلاب سمیرم . شهید بشارت که اعتقاد به کار تشکیلاتی در جهت دست یابی بع اهداف انقلاب بود با حزب جمهوری اسلامی همکاری پیوسته داشت ودر مناطق کهکیلویه و بویر احمد و گچساران فعالیت می نمود .
شهید بشارت در انتخابات مجلس شورای اسلامی در دور اول با احتساب 13898 رأی ( 5/62 % ) به نمایندگی مردم سمیرم در مجلس شورای اسلامی انتخاب شد و به عضویت در کمیسیون امور داخلی کشور و تحقیق مجلس شورای اسلامی در آمد.
یکی از ویژگیهای شهید بشارت داشتن تماس دائم با حوزه انتخابیه خود و رسیدگی جدی به مسائل مردم آن زمان بود .
این شهید ارجمند درجلسات هفتگی نمایندگان و مسئولین کشور که دردفتر حزب جمهوری اسلامی تشکیل می شد حضور دائم و فعالانه داشت
وی در حادثه فاجعه 7 تیر بطور اتفاقی در جلسه حضور نداشت .
شهید بشارت از آن به بعد نیز در جلسات نمایندگان مجلس و مسئولین اجرائی حضور فعالانه و مستمر داشت
اما
سرانجام شهادت نصیب او شد و بعد از ظهر روز دو شنبه در تاریخ 1360/10/7، در ساعت
13/30 که وی با اتومبیل خود در حال عبور از خیابان صبای جنوبی تهران بود، به وسیله
یک اتومبیل پژوی قرمز رنگ، که سرنشینان آن را یک مرد و زن تشکیل می دادند، متوقف
می شود و از سوی دیگر خیابان، منافق دیگری که با پوشش فروشنده پسته در کمین او
بود، با اسلحه یوزی او را هدف قرار داد و به شهادت رساند.